تعلیق اجرای مجازات در محکومیتهای تعزیری است که از سوی دادگاه ها صادر میشود بنابرین مراجع غیر دادگستری که دادگاه محسوب نمیشود و قاضی آن ها حاکم به معنای قانونی نیستند از این نهاد حقوقی نیز نمیتوانند استفاده کنند مثلاً سازمان تعزیرات حکومتی. نکته بعدی استفاده از لفظ دادگاه در ماده ۴۶ ق.م.ا جدید میباشد. در خصوص صلاحیت صادرکننده این قرار این نظریه مشورتی آمده که به شرح ذیل میباشد: نظریه ۷/۱۵۹۸ – ۱۲/۴/۱۳۷۷ ا.ح.ق.ق؛ اجازه تعلیق اجرای حکم به نحو مندرج در ماده ۲۵ قانون مجازات اسلامی اختصاص به حاکم دادگاه دارد. شعب سازمان تعزیرات حکومتی واجد وصف دادگاه و حاکم دادگاه را نداشته و از داشتن این نوع اختیارات قانونی بهره مند نیستند»؛ لذا لفظ دادگاه در این خصوص می باید به معنای اخص آن اعمال گردد.
- قاضی یا دادستان
یکی از ابتکاراتی که در قانون مجازات جدید آمده این که امکان صدور قرار تعلیق اجرای مجازات را پس از صدور حکم محکومیت نیز مورد پذیرش قرارداده است.
در قسمت اخیر ماده ۴۶ آمده که دادستان یا قاضی اجرای احکام کیفری نیز پس از اجرای یک سوم مجازات میتواند از دادگاه صادرکننده حکم قطعی، تقاضای تعلیق نماید. همچنین محکوم میتواند پس از تحمل یک سوم مجازات، در صورت دارا بودن شرایط قانونی، از طریق دادستان یا قاضی اجرای احکام کیفری تقاضای تعلیق نماید.
هر چند امکان درخواست تعلیق اجرای مجازات پس از گذشت یک سوم از میزان محکومیت توسط دادستان یا قاضی اجرای احکام یا متهم که در این قانون برای اولین بار پذیرفته شده بیشتر به آزادی مشروط شباهت دارد تا تعلیق اجرای مجازات اما به هر حال اضافه کردن گزینه ای به گزینه هایی که به متهم فرصت بازپروری و خروج از زندان را میدهد میتواند در صورت استفاده به جا و مناسب گام مثبتی به حساب آید.[۵۵]
تبصره ۴ ماده ۵۲۰ ق.م.آ.د.ک جدید آمده که: «محکومانی که به موجب قانون مشمول مقررات تعلیق اجرای مجازات نمیشوند، پس از تحمل یک سوم از میزان مجازات با رعایت شرایط مندرج در صدر ماده و به تشخیص دادستان میتوانند در هر چهار ماه حداکثر پنج روز از مرخصی برخوردار شوند.»
همچنین آوردن این ماده از قانون آیین دادرسی کیفری جدید نیز جالب بود که در ماده ۵۲۲ اینطور آورده است که: «هرگاه محکومٌ علیه پس از سپری شدن حداقل شش ماه از مدت تعلیق اجرای مجازات، به طور مستمر حسن اخلاق و رفتار نشان دهد، قاضی اجرای احکام کیفری، مراتب را با پیشنهاد کاهش مدت تعلیق یا لغو تمام یا برخی از دستورهای تعیینشده به دادگاه صادرکننده حکم اعلام میکند. دادگاه در وقت فوقالعاده در مورد پیشنهاد قاضی اجرای احکام کیفری تصمیم میگیرد.
تبصره: در صورت عدم پذیرش پیشنهاد از سوی دادگاه، قاضی اجرای احکام کیفری میتواند هر دو ماه یک بار تعلیق اجرای مجازات را به دادگاه پیشنهاد نماید.»
همچنین در ماده ۵۵۸ آن نیز آمده که: «چنانچه اقامتگاه اشخاص مشمول تعلیق اجرای مجازات، آزادی مشروط، تعویق صدور حکم، نظام نیمه آزادی و آزادی تحت نظارت سامانههای الکترونیکی، در حوزه قضایی دیگری غیر از حوزه قضایی دادگاه صادرکننده رأی باشد، اشخاص مذکور میتوانند اجرای تصمیم مذکور را در محل اقامت خود تقاضا نمایند. در این صورت قاضی مجری حکم با اعطای نیابت به قاضی اجرای احکام حوزه اقامت آنان، تمامی دستورهای دادگاه و واحد اجرای احکام و شرایط مقرر در رأی را به قاضی مجری نیابت اعلام میکند و موارد مذکور، تحت نظارت قاضی مرجوعٌ الیه اجرا میشود.»
۳-۲- موانع تعلیق اجرای مجازات
در این قسمت از پژوهش به موانع صدور قرار تعلیق اجرای مجازات پرداخته خواهد شد.
۳-۲-۱- موانع عام تعلیق مراقبتی
ابتدا به تشریح موانع عام صدور قرار تعلیق اجرای مجازات پرداخته میشود.
الف) سابقه محکومیت قطعی مؤثر
در این خصوص در مباحث گذشته بحث شد و در این قسمت صرفاً ماده مربوط به آن در قانون مجازات آورده میشود. که قانونگذار در ۵۵ ق.م.ا مصوب ۱۳۹۲ آورده است که: «هرگاه پس از صدور قرار تعلیق، دادگاه احراز نماید که محکوم دارای سابقه محکومیت کیفری مؤثر یا محکومیتهای قطعی دیگری بوده است که در میان آن ها محکومیت تعلیقی وجود داشته و بدون توجه به آن اجرای مجازات معلق شده است، قرار تعلیق را لغو میکند. دادستان یا قاضی اجرای احکام نیز موظف است درصورت اطلاع از موارد فوق، لغو تعلیق مجازات را از دادگاه درخواست نماید. حکم این ماده در مورد تعویق صدور حکم نیز جاری است.»
در خصوص این ماده باید بیان داشت که اگر پس از اتمام دوران آزمایشی معلوم شود که محکوم عیله دارای سابقه محکومیت مانع تعلیق اجرای مجازات بوده است به نظر میرسد که مجوزی برای لغو قرار تعلیق وجود نخواهد داشت.[۵۶]
ب) توأم شدن جزای نقدی با دیگر تعزیرات
جزای نقدی نیز یکی دیگر از انواع مجازات میباشد قانونگذار سال ۱۳۶۱ در ماده ۴۰ قانون راجع به مجازات اسلامی محدودیتی از نظرمحکومیت به جزای نقدی قائل شده بود. به این صورت که اگر کسی محکوم به پرداخت غرامت می شد و دادگاه احراز می نمود که محکوم علیه قادر به پرداخت تمام یا قسمتی از غرامت نیست، قرار تعلیق اجرای مجازات صادر نمی کرد. این محدودیت در قانون مجازات مصوب ۱۳۷۰ مرتفع گردید و کلیه محکومیتهای به جزای نقدی مشمول مقررات تعلیق اجرای مجازات قرار گرفت و بدین ترتیب جنیه اصلاحی تعلیق و عواقب احتمالی اجرای جزای نقدی سبب توسعه تعلیق بر جزای نقدی شد. با وجود این قانونگذار در یک مورد قائل به تبعیض شد که آن وفق مقررات ماده ۲۶ ق.م.ا مصوب ۱۳۷۰ است که بدین صورت آمده: «در مواردی که جزای نقدی با دیگر تعزیرات همراه باشد، جزای نقدی قابل تعلیق نیست». بدین ترتیب دادگاه ها در هنگام برخورد با تعدد محکومیت به جزای نقدی با دیگر مجازات های تعزیری فقط مجاز به تعلیق سایر مجازات ها از قبیل حبس و شلاق و غیره بود و تعلیق اجرای محکومیت جزای نقدی در این خصوص به هیچ وجه امکان پذیر نبود.[۵۷] اما این مورد در قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ بیان نشده و قانونگذار در مورد آن ساکت است؛لذا با توجه به اصل قانونی بودن جرم و مجازات و البته و در واقع اصل تفسیر به نفع متهم می باید امکان صدور قرار تعلیق مجازات را در مورد همراه بودن جزای نقدی با دیگر مجازات ها جایز دانست.
۳-۲-۲-موانع خاص تعلیق مراقبتی
در مورد مجازات های قابل تعلیق دو نظام وجود دارد؛ یک نظام اینطور است که برای مجازات ها سقف خاصی تعیین نموده مانند قانون فرانسه که حبس تا پنج سال را قابل تعلیق میداند و برخی قوانین محدودیتی قائل نیستند مانند قانون کشور نروژ.[۵۸]
قانونگذار، محکومیت های تعزیری را مطلقاً قابل تعلیق اعلام کردهاست. منتها چون ارتکاب برخی از جرایم قابل تعزیر به دلیل مخاطرات و لطماتی که به نظم و مصالح عمومی جامعه وارد میکنند. قانونگذار محکومیت به این قبیل جرایم را غیرقابل تعلیق می شناسد و برای تحقق این هدف، ضمن ماده ۳۰ قانون مجازات اسلامی، مقنن اجرای احکام جزائی زیر را غیرقابل تعلیق اعلام کرده بود:
۱ ـ مجازات کسانی که به وارد کردن و یا ساختن و یا فروش مواد مخدر اقدام و یا به نحوی از انحا با مرتکبین اعمال مذکور معاونت مینمایند.