تحقیقات حسابداری در رابطه با سیاستهای افشای شرکتها پیدایش خود را با نتایج اصلی گروسمن[۴۵] و میلگروم[۴۶] (۱۹۸۱) آغاز کردهاست و افشای کامل زمانی حاصل می شود که: (۱)افشاسازی بدون هزینه باشد. (۲)سرمایه گذاران بدانند که شرکت دارای اطلاعات محرمانه است. (۳)شرکت می توانداز روی اعتقاد خود ( حق به جانب)طلاعات محرمانه را برای سرمایه گذاران افشا کند. (۴)تمام سرمایه گذاران به روشی یکسان به افشای شرکت واکنش نشان میدهند. (۵) شرکت میداند افشای اطلاعات محرمانه اش با واکنش سرمایه گذاران مواجه خواهد بود. افشای کامل با حل کردن این استدلال ها صورت میگیرد.
یک شرکت ممکن است ترجیح ندهد که اطلاعات محرمانه اش را افشا کند، اگر نسبت به واکنش سرمایه گذار، اطمینان نداشته باشد. سرمایه گذار میتواند بین این که در شرکت، یا در یک دارایی بدون ریسک یا دریک فرصت سرمایه گذاری پر ریسک، سرمایه گذاری کند، یکی را انتخاب کند. نشان داده شده که در مبحث افشای اطلاعات جزئی، شرکت، اطلاعات متعادل) نه خوب، نه بد ( را افشا میسازد واطلاعات خوب و بد را افشا نمی کنند. افشای اطلاعات متعادل از این جهت انجام می شود تا سرمایه سرمایه گذار را در غیاب دارایی بدون ریسک به سمت خود جذب کنند(همان منبع).
بر طبق تئوری اقتصادی، دو نوع تعامل استراتژیک مرتبط با افشای اطلاعات وجود دارد: (۱) رقابت در ظرفیت که شرکتها را تحریک میکند، بیشتر افشا کنند. (۲) رقابت در قیمت، که آن ها را تحریک میکند تا کمترافشا کنند. موقعی که شرکتها بر روی ظرفیت، رقابت میکند، اطلاعات بیشتری افشا می شود تا هزینه سرمایه کمتری برای سرمایه گذاری نیاز باشد. در مقابل، وقتی که شرکتها بر روی قیمت ها رقابت میکنند، آن ها اطلاعات کمتری را افشا میکنند، چراکه هزینه های اختصاصی بالا و منفعت حاصل از هرنوع کاهش در هزینه سرمایه پایین است، چراکه حساسیت کمتری برای سرمایه اضافی وجود دارد(پارچینی، ۱۳۸۸).
امروزه در بازار های سرمایه، افشای داوطلبانه اطلاعات از اهمیت بالایی برخوردار است. سوالاتی پیرامون افشای داوطلبانه اطلاعات وجود دارد که ازآن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
-
- چه اطلاعاتی گزارش شوند؟
-
- چه کسانی این اطلاعات را گزارش نمایند؟
- افشای داوطلبانه اطلاعات چه منافع و مشکلاتی برای شرکت ها در پی دارد؟
۲-۳-۵- عدم تقارن اطلاعات و افشای داوطلبانه اطلاعات
هدف اصلی گزارشگری مالی سنتی، افشای اطلاعات مالی در قالب اصول عمومی پذیرفته شده حسابداری بوده است. اما امروزه، بیشتر شرکت ها در کشور های توسعه یافته، داده های مالی را تحت یکی از دو مجموعه اصول پذیرفته شده حسابداری آمریکا و یا استانداردهای حسابداری بینالمللی[۴۷] گزارش میکنند. با وجود اهمیت جهانی هر دو مجموعه از نظر بازار سرمایه، هر دو گروه استانداردهای ذکر شده دارای نواقص عمده ای هستند. به عنوان نمونه، استانداردهای قراردادی[۴۸]، آزادی عمل بیشتری را برای مدیران فرآهم می سازد و آن ها میتوانند برای انعکاس یک رویداد، از روش های حسابداری متنوعی بهره گیرند و این امر علاوه بر ایجاد امکان هموارسازی سود، قابلیت مقایسه اطلاعات مالی را کاهش میدهد. ضمنا، ماهیت فرایند گزارشگری مالی به این گونه است که معمولا داده های گزارش شده، پایه و اساس مطمئنی برای پیشبینی عملکرد آتی شرکت ها نمی باشند و این امر منجر به کاهش اعتبار اطلاعات از دیدگاه سهامداران می شود. گذشته از این، امروزه گزارشگری مالی بیشتر بر داده های کمی تمرکز داشته و کمتر به موضوعاتی مثل ریسک سرمایه گذاریهای و اثرات بلند مدت سرمایه گذاریها می پردازد. همچنین عوامل اصلی مؤثر بر ارزش شرکت همانند سرمایه انسانی[۴۹]، ارتباطات با مشتریان، نوآوری، تحقیق و توسعه و شهرت شرکت در مدل حسابداری سنتی گزارش نمی شود. در سالهای اخیر دو گروه از نظری پردازان و عمل گرایان در راستای تشخیص نواقص موروثی گزارشگری سنتی گام برداشته و مدلهایی را برای افشای داوطلبانه اطلاعات، همانند مدل گزارشگری ارزش(PWC)، ارائه نموده اند. این چارچوب گزارشگری اطلاعات، گزارشگری مالی سنتی را تکمیل نموده و به سرمایه گذاران کمک میکند تا فعالیت های سودآور را بهتر تشخیص دهند. به هر حال گزارشگری داوطلبانه اطلاعات به عنوان بخشی از گزارشگری اطلاعات به استفاده کنندگان برون سازمانی مورد قبول واقع شده است. به طور کلی، قابلیت های گزارشگری داوطلبانه اطلاعات تا حدودی منجر به کاهش عدم تقارن اطلاعات بین مدیریت و سرمایه گذاران می شود که در نگاره۲-۱ این موضوع مورد بررسی قرار گرفته است(وکیلی فرد، ۱۳۸۸)
بازار شرکت
ارزش شرکت از نظر
مدیریت
شکاف ارزش
ارزش شرکت از نظر بازار
شکاف قابل فهم بودن
کیفیت اطلاعات
شکاف کیفیت
اهمیت معیار
اهمیت معیار
شکاف اطلاعات شکاف گزارشگری
یک معیار با چه فعالیتی، ارتباط برقرار میکند.
یک معیار با چه کفایتی ارتباط برقرار میکند.
شکاف ادراکی
نگاره۲-۱: تجزیه و تحلیل شکاف اطلاعات (وکیلی فرد،۱۳۸۸)
شکاف ادراکی[۵۰]، در صورتی وجود دارد مطلوبیت اطلاعات برای بازار سرمایه نسبت به شرکت، متفاوت درک شود. شکاف قابل فهم بودن[۵۱]، به این معنا است که از دیدگاه شرکت کنندگان در روش های متفاوتی ارزیابی نمایند. شکاف اطلاعات[۵۲]، به این معنا است که از دیدگاه شرکت کنندگان در بازار، داده های اصلی عملکرد، به طور کافی به آن ها منتقل نشده است. ضمنا، مدیریت باید اهداف تجاری خود را گزارش نماید تا سرمایه گذاران بتوانند تشخیص دهند که شرکت به اهاف پیشبینی شده، دست یافته است یا خیر؟اگر این امر صورت نگیرد، شکاف گزارشگری[۵۳] اتفاق می افتد. شکاف کیفیت[۵۴] بیان میکند که اطلاعات درباره معیارهای کلیدی عملکرد، آن طوری که باید باشد، قابل اطمینان نیستند. نهایتاً، شکاف ارزش[۵۵]، عبارت است از تفاوت بین ارزش بازار شرکت و تفکر مدیریت از چیزی که باید ارزش شرکت باشد. در واقع شکاف ارزش، اثر تجمعی همه شکاف ها را نشان میدهد و میزان شکاف ارتباطی بین شرکت و بازار را آشکار میسازد(وکیلی فرد،۱۳۸۸).
۲-۴- پیشینه تحقیق
۲-۴-۱ تحقیقات انجام شده در خارج از ایران
برخی تحقیقات خارجی صورت گرفته در رابطه با موضوع تحقیق به شرح زیر است: