۲-۱۴-۵- عوامل مؤثر بر افشا
اگرچه بسیاری از پژوهشها پیامدها ی مثبت افشای هیجانی را موردتایید و تاکید قرار دادهاند، ولی تعدادی از پژوهش ها نیز به نتایج مورد انتظار دست نیافته اند. به عنوان مثال کواک[۳۸] و رانجی[۳۹] ( ۲۰۰۲) عدم تأیید فرضیه های افشای هیجانی در برخی پژوهش ها، این پرسش راکه آیا متغیر های خاصی وجود دارند که رابطه ی افشای هیجانی وسلامت را تعدیل میکنند؟، تقویت نمود. یافته های پژوهشی متعدد به پرسش فوق پاسخ مثبت داده است. متغیرهایی از قبیل محتوا، نوع و اهداف افشا و تفاوت های فردی، جنسیتی و فرهنگی میتوانند بر مشکل و میزان سودمندی افشای هیجانی تاثیرگذار باشند.
۲-۱۴-۵-۱- عوامل فرهنگی
پژوهش های فراوانی عمومیت نیاز به افشای هیجانی و در میان گذاشتن تجارب هیجانی خود با دیگران در فرهنگ های مختلف تأیید نموده اند. اما شکل و الگوهای افشا در میان فرهنگ های مختلف متفاوت است . یکی از سوالاتی که در زمینه ی ارتباط فرهنگ و افشا مطرح می شود این است که کدام متغیرهای فرهنگی و اجنماعی ممکن است نیاز افراد به افشای تجارب هیجانی و ار تباط آن با سلامت را تحت تاثیر قرار دهد؟ ولن کامپ (۱۹۹۵) در پاسخ به این پرسش سه عامل را مطرح میکند:
الف:وجود تشریفات فرهنگ – ویژه ای که نیازبه افشا را کاهش میدهد: دربرخی از فرهنگ ها سنت ها، مراسم و تشریفاتی وجود دارد که به افراد کمک میکند تا تجارب هیجانی منفی خودرامورد توجه قرارداده و با آن رویاروی شوند. پژوهش ها نشان دادهاند که رویارویی درست برعکس بازداری عمل کرده و نیاز به افشای بعدی را کاهش میدهد. به عنوان مثال مراسم تدفین و سوگواری ، گریه کردن برسرمزارمرده، صحبت درمورد فرد از دست رفته و سایر تشریفات مربوط به سوگ موجب رویاروی فرد با آسیب شده ونهایتا به سازگاری فردکمک میکند.
ب: نوع افشا: دربرخی از فرهنگ ها شکل خاصی از افشای هیجانی مفید واقع می شود، به عنوان مثال در قبیله ی تروجای اندونزی تنها افشای هیجانی بین فردی مؤثر واقع می شود.
ج: فردگرایی و جمع گرایی: در جوامع جمع گرایی که از ارزش های سنتی قوی وجود دارد، افشای برخی تجربیات خاص به دلیل ترس و نگرانی از طردو یا خطرازهم پاشیدگی خانواده مشکل است در این جوامع احتمال به خطر افتادن سلامتی در اثر بازداری این تجارت بالاتر از سایر جوامع است . به نظر میرسد افشای هیجانی به ویژه شکل نوشتاری آن در این فرهنگ ها ارتباط زیادی با سلامت دارد.
۲-۱۴-۵ -۲- عوامل مربوط به آسیب
نوع حادثه ، زمان وقوع و نحوه ی وقوع آن و شدت ناراحتی تجارب منفی زندگی از عواملی است که ارتباط افشای هیجانی و پیامدهای آن را تحت تاثیر قرار میدهد. پژوهش مانیر[۴۰] و الیوارس[۴۱](۲۰۰۵) نشان داد افشای هیجانی برای افرادی که حادثه خیلی دردناکی را تجربه کرده و از ناراحتی شدیدتری رنج میبرند فایده ی چندانی ندارد، به این معنی که این مشکلات به مداخلات جدی تری چون روان درمانی نیاز دارند. افشای هیجانی برای کسانی که هیچ مشکلی را گزارش نمی کنند نیز تاثیر آن چنانی ندارد بر اساس یافته های این پژوهش بیشترین بهره را از افشای هیجانی کسانی میبرند که سطوح متوسطی از ناراحتی و استرس را تجربه میکنند.
در موردنوع ونحوه ی وقوع حوادث منفی و تاثیر آن بر پیامدهای افشا، دریافتند که افشای هیجانی نوشتاری برای کسانی که فرد مورد علاقه خود را در پی خودکشی از دست میدهند مفیدتراز کسانی است که در پی سانحه ی رانندگی عزیزی را از دست دادهاند. هم چنین افشای هیجانی برای کسانی که تجربه ی منفی غیر منتظره ای داشته اند نسبت به کسانی که با یک تجربه ی آسیب زای قابل پیشبینی مواجه میشوند، پیامدهای بهتری دارد.
مطالعه فرید[۴۲]، کلست [۴۳]وآلارد[۴۴](۲۰۰۵) نیز در این خصوص به این نتیجه دست یافت که قربانیان خیانت و بی وفایی بهتر از کسانی که نوع دیگری از آسیب را تجربه کردهاند ازپیامدهای افشای هیجانی نوشتاری بهره میبرند.
فراتحلیل اسمیت[۴۵](۱۹۹۸) نشان داد که افشای تجارب هیجانی گذشته بیشترین تاثیر را بر روی پاسخ های فیزیولوژیک افراد و افشای هیجانی تجارب زمان حال بیشترین تاثیر را بر سلامت روانشناختی دارد، درحالی که میلیکاویچ[۴۶]، می یر[۴۷] و کوپر[۴۸]۲۰۰۵ ارتباطی بین زمان و وقوع آسیب و پیامدهای افشا نیافتند. ماهیت آسیب علاوه برتعدیل پیامدهای افشا بر انتخاب روش افشا نیز تاثیر میگذارد، به عنوان مثال افراد ترجیح میدهند تجارب آسیب زای شدیدی چون مورد سوء استفاده ی جنسی قرار گرفتن ، برخی از افکار وسواسی و ابتلا به بیماری هایی مانند ایدز را به صورت نوشتاری و درون فردی و یا صرفا نزد افراد خاصی مثل روانشناس یا مشاور بیان نمایند.
اغلب متون مربوط به افشای هیجانی ، بین موضوع و محتوای افشا تمایز چندانی قایل نشده و این دو را تحت یک عنوان مطرح کردهاند. علی رغم ارتباط نزدیک این دو، باید بین آن ها تمایز قایل شد. موضوع افشا در واقع به این نکته اشاره دارد که فرد در مورد چه چیزی به افشا می پردازد(مسائل عادی یا اطلاعات شخصی در مقابل تجارب آسیب زا ؛ تجارب منفی در مقابل تجارب مثبت ؛ تجارب گذشته در برابر تجارب حال) ، درحالی که محتوای افشا یعنی اینکه فرد چگونه و با چه کیفیتی به افشای تجارب خود می پردازد (افشای عمقی در برابر افشای سطحی ، سبک نوشتاری افراد ، زبان افشا). درخصوص موضوع افشا نتایج برخی از برسی ها حاکی از این است که تنها افشای هیجانی حوادث و تجربیات آسیب زا با پیامدهای مثبت همراه است. اما بررسی ها دیگر نشان داده است که دامنه ی اثربخشی افشا فراتر از تجارب منفی و آسیب زاست. به عنوان مثال کینگ ۲۰۰۱ دریافت که نوشتن در مورد تجارب مثبت زندگی میتواند به اندازه ی نوشتن در مورد تجارب منفی مفید باشد (پنه بیکر،۱۹۹۷).
درمورد محتوای افشا با این سوال مواجه هستیم که چه نوع نوشتن درمورد تجربیات آسیب زای هیجانی، سلامتی بیشتری در پی دارد؟ درپاسخ به این پرسش مسائلی از قبیل عمق افشای هیجانی ، نوع کلمات به کار رفته در افشا و زبان افشا مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش های متعددی نشان داده است که اثر بخشی افشا ارتباط تنگاتنگی با عمق آن دارد به این معنی که هرچه فرایند افشا عمیق تر صورت گیرد اثرات مثبت افشا بیشتر است (پنه بیکر، ۱۹۹۷، استایلز،۱۹۹۵، بورکویک و همکاران، ۱۹۹۵، قربانی، ۱۳۷۸،۱۳۸۲).