گری (۲۰۰۰) ، سیستم بازداری رفتاری را حاصل فعالیت سیستم جداری – هیپوکمپی[۱۶۸]، مسیرهای مونوآمینرژیک آوران[۱۶۹] و ساختارهای نئوکورتیکال[۱۷۰] میداند که پیام های خود را به سیستم جداری – هیپوکمپی ارسال یا از آن دریافت میکنند .
برانگیختگی زیاد قشری و خودمختار ( یا حداقل قابلیت برانگیختگی اسان در این سیستم ها ) پیشبینی کننده فعالیت بالای سیستم بازداری رفتاری است .
فعالیت مسیر های نورآدرنرژیک[۱۷۱] و سروتونرژیک[۱۷۲] در اثر فعالیت BIS ، پیشبینی کننده برانگیختگی بالاتر و افزایش سطوح توجه و تجربه عواطف منفی در اثر فعالیت این سیستم است ( هپونیمی[۱۷۳] ، ۲۰۰۴) .
مطابق نطریه اولیه گری ( ۱۹۹۴ ؛ به نقل از تجریشی ، ۱۳۸۴ ) در سطح شناختی ، کنشهای این سیستم با مقایسه پیشبینی هایی در مورد آینده ، با شرایط فعلی صورت میگیرد .
.بدین ترتیب که فرد اطلاعاتی را که از رویدادهای کنونی دریافت میکند ؛ به اطلاعات موجود در حافظه می افزاید و براین اساس ، با توجه به الگوهای قبلی دست به پیشبینی می زند .
در صورتی که بین وضعیت پیشبینی شده و شرایط فعلی ، هماهنگی وجود نداشته باشد ؛ رفتارهای برون داد BIS بروز میکند تا با جمع آوری اطلاعات بیشتر ، مشکلات حل گردد .
اما در تجدید نظر اخیر ( گری ، ۲۰۰۰؛ کر ، ۲۰۰۴ ؛ هپونیمی ، ۲۰۰۴ ) پیشنهاد می شود که BIS نه تنها در پاسخ به محرک های بیزاری آور فعال می شود ؛ بلکه مسئول حل و رفع تعارض واکنش های روی آورد – اجتناب نیز هست .
۲-۲-۳-۲ سیستم جنگ / گریز / بهت (FFFS)
در نظریه اولیه گری ( ۱۹۸۷ ، به نقل از تجریشی ، ۱۳۸۴ ) سیستم BIS به محرک های آزارنده شرطی پاسخ میدهد ، در حالی که سیستم جنگ / گریز (FFS) به محرک های غیر شرطی پاسخ میدهد .
پاسخ های FFS پرخاشگری دفاعی غیر شرطی و یا گریز غیر شرطی است ، در حالی که پاسخ های BIS توقف ، خیره شدن ، گوش دادن و آماده شدن برای عمل است .
این سیستم در آخرین نظریه حساسیت به تقویت گری ( گری و همکاران ، ۲۰۰۰) تجدید نظر شده و به سیستم جنگ /گریز / بهت FFFS) تبدیل شده است ؛ که به همه محرک های ماخوشایند ( شرطی و غیرشرطی ) .با برون داد های جنگ ، گریز و بهت پاسخ میدهد . پاسخ این سیستم در شرایطی که امکان جنگ یا گریز نباشد ، به صورت عدم تحرک ( بهت ) خواهد بود .
در تصویر زیر ،ارتباط های درون داد-برون داد که معرف FFFS در سطح رفتاری هستند ، نشان داده شده است .
درون داد ها برون داد ها
تنبیه
علامت – محرک های تنبیه گریز
محرک های جدید پرخاشگری دفاعی
فقدان پاداش بهت
سیستم جنگ / گریز / بهت
شکل ۲-۲ ،ارتباط های درون داد-برون داد FFFS
ساختار های عصبی مرتبط با سیستم FFFSعبارتند از :کمربند قدامی[۱۷۴] ، آمیگدال ، هیپوتالاموس میانی[۱۷۵] و ماده خاکستری اطراف مجرا[۱۷۶] . عملکرد این سیستم مرتبط با ترس است . آمیگدال اثر بازنده بر هیپوتالاموس میانی دارد و هیپوتالاموس میانی هم بر برون داد نهایی خاکستری مجرا اثر بازدارندگی دارد . این ناحیه تار های آورانی را دریافت میکند که اطلاعات محرک های دردناک را با خود حمل میکند . بخش ماده خاکستریاطراف مجرا و آمیگدال ، گیرنده های تخدیری[۱۷۷] فراوانی دارند ؛ بنابرین اثار ضد درد مخدر های درون زاد[۱۷۸] و برون زاداحتمالا توسط این نواحی تعدیل میشوند (گری و مک ناتان ،۲۰۰۰) .
۲-۳-۳-۳ سیستم فعال سازی رفتاری (BAS)
سیستم ارتباط های درون دادی که معرف سیستم فعال ساز رفتاری است ؛ یک حلقه پسخوراند مثبت را تشکیل میدهد ، که از طریق محرک هایی که با پاداش یا فقدان تنبیه همخوانی دارند ؛ فعال می شود و به گونه ای عمل میکند که مجاورت فضایی – زمانی به این محرک ها افزایش یابد . با در نظر گرفتن این فرض که محرک های شرطی خوشایند از نوع مذکور ، وقتی در مجاورت فضایی – زمانی محرک های خوشایند شرطی (اهداف) قرار می گیرند ؛ موجب فعال سازی BAS میشوند .در واقع BAS سیستمی است که به طور کلی قابلیت هدایت ارگانیزم را به سوی اهدافی که برای بقا ضروری هستند (مانند آب و هوا ) ، دارا میباشد . به بیان دیگر ، هدف BAS ، شروع و هدایت رفتار اکتشافی مبتنی بر روی آورد است ؛ که ارگانیزم را به تقویت کننده نزدیکترکند ( گری ، ۱۹۹۴ ؛ به نقل از تجریشی ، ۱۳۸۴) .
سیستم فعال سازی رفتاری یک سیستم پسخوراند ساده است که در تصویر زیر نشان داده شده است
علامت محرک های پاداش
محرک های فقدان تنبیه روی آورد
محرک های پاداش دهنده ذاتی
سیستم فعال ساز رفتاری
شکل ۲-۳ سیستم فعال ساز رفتاری BAS
در سطح عصب شناختی ، اجزا اصلی این سیستم عبارتند از : عقده های پایه[۱۷۹] (جسم مخطط قدامی و خلفی و پالیدوم قدامی و خلفی ) ، تارهای دوپامینرژیکی که از مزنسفال[۱۸۰] ( جسم سیاه[۱۸۱] و هستههای ۱۰Aدر کلاهک قدائی[۱۸۲] ) صعود کرده و به عقده های پایه و هستههای تالاموسی[۱۸۳] مجاور عقده های پایه عصب رسانی میکنند ، همچنین نواحی نئوکورتیکال ( کورتکس حرکتی ، حسی – حرکتی و پیش پیشانی ) که ارتباط نزدیکی با عقده های پایه دارند ( گری و همکاران ، ۱۹۹۱ ؛ به نقل از تجریشی ، ۱۳۸۴ ) . پژوهش ها نشان میدهند که فعالیت BAS و BIS با عدم تقارن پیش پیشانی[۱۸۴] نیز مرتبط است . ساتون[۱۸۵] و دیویدسون[۱۸۶] (۱۹۹۷) دریافتند در افرادی که BASقوی تری داشتند ، فعالیت پیش پیشانی چپ بالا تر بود و افرادی که BISقوی تری داشتند ، فعالیت پیش پیشانی راست در آن ها بالا تر بود .جزئیات دیگر نوروفیزیولوژی BASبر نقش نورو ترانسمیتر دو پامین تأکید میکند (گری و همکاران ، ۱۹۹۱؛ به نقل از تجریشی ،۱۳۸۴) .حساسیت این سیستم نمایانگر زود انگیختی فرد است (ازاد فلاح و همکاران ، ۱۳۷۸؛ ۲۰۰۲ ؛ هپونیمی ، ۲۰۰۳ ) و به نظر میرسد که برای تجاربی نظیر امید ، وجد و شادی پاسخگو باشد . فرض شده که سیستم فعال ساز رفتاری دلیل بنیادی صفت زود انگیختگی است و با انگیزش و برون گردی مرتبط است (هپونیمی ، ۲۰۰۳۳ ؛ کنیازوف[۱۸۷] ،۲۰۰۷ ( .
۲-۳-۲ جنبههای هیجانی سیستم مغزی/ رفتاری و اختلالات مربوط به آن:
سیستمی که گری (۱۹۹۴) در نظریه خود معرفی می کند ، بررسی میکند که چگونه می توان این سیستم ها را در طبقه بندی هیجانها و اختلالات هیجانی مورد استفاده قرار داد .
مکانیسم عملکرد این سه سیستم در هیجانات و ابراز آن ها و اختلالات ناشی از هیجانها به اشکال مختلفی در نظر گرفته می شود که عبارتند از بیش فعالی و کم فعالی هریک از سیستم ها ؛ کارکرد بد یک یا بیش از یک سیستم ؛ ترکیب بیش فعالی و کم فعالی ؛ یا تعامل نادرست بین سیستم ها. بر اساس آنچه که از مطالعات گری (۱۹۹۱؛ مک ناتان و گری ، ۱۹۹۹) استنباط می شود ، می توان رابطه مستقیمی را بین بیش فعالی BIS و حالتهای اضطرابی به دست آورد . این مسئله با بررسی اثر داروهای ضد اضطراب بر بروندادهای رفتاری BISتقویت می شود ؛ چرا که داروهای ضد اضطراب کار کرد BISرا دچار اختلال میسازند . این ارتباط با بررسی نقش ساختارهای سیستم جداری هیپوکامپی در فعالیت BISو همچنین نقشی که این سیستم در ایجاد اضطراب ایفا میکند ، قابل پیگیری است .