“
نگرش غیر منطقی به موفقیت ها و شکست ها به دو صورت برای سرمایه گذاران زیان ایجاد میکند. اول اینکه افراد نمی توانند اشتباهات خود را درک کنند و قاعدتا نمی تواند از آن ها تجربه کسب کنند . دوم اینکه، سرمایه گذارانی که هنگام وقوع نتایج مورد انتظارشان بیش از اندازه به تواناییهای خود ایمان دارند، در آینده این پدیده میتواند برای آن ها زیان بار باشد (سایت بورس بازان).
۲-۲-۴-۴- مغالطه
در تعریف عام و کلی مغالطه باید گفت که آن منحصر به استدلال نیست، بلکه به طور کلی شکل
غیر معتبری ازاستدلال دانسته شده است) استدلالی که نتیجه آن تابع مقدمه هایش نیست). انواع خطاها و آشفتگی هایی که کم وبیش مرتبط با خطای در استدلال است، نیز مغالطه میباشد. اگر شخصی با مقدمات، یا بدون مقدمات، از راه های منطقی، ویا غیر منطقی، وبه صورت غیر معتبر بخواهد صدق یا کذب گزاره ای را نتیجه بگیرد، به ویژه این که بخواهد در مقام تفهیم یا تاثیرگذاری، مدعا یا محتوای گزاره ای را به افراد دیگر منتقل نماید، چنین نتیجه گیری یاگذر استنتاجی چیزی است که متصف به مغالطی بودن می شود (بابایی، ۱۳۹۰).
مغالطه در لغت به معنای سوق دادن شخص دیگر به اشتباه و نیز اشتباه کاری (خود فرد) است. در تعریفی ساده و کاربردی از مغالطه باید گفت که هر نوع خطا و آشفتگی آگاهانه یا غیرآگاهانه ای که در مسیر استدلال چه به صورت استدلال ظاهری و چه در مواردی که اجزای استدلال پیش فرض باشند از راه های منطقی و غیر آن و به صورت معتبر یا غیر معتبر رخ دهد مغالطه نامیده می شود (همان منبع).
اقسام مغالطات و راه های رهایی از آن ها به شرح ذیل است:
۱- مغالطه منطقی: در این مغالطه، وهم و خیال به جای عقل می نشیند و راه رهایی از آن عرضۀ همه امور حسی، خیالی و وهمی به فتاوای عقل است.
۲- مغالطات عاطفی: در این مغالطه، به جای رهبری عواطف به دست قوای فطری و عقل عملی، قوای طبیعی مسیر جذب و دفع انسان را معین میکند. در نتیجه، تمایلات و تنفّرات دروغین و نااصیل، وی را در دام مغالطه های گوناگون انگیزشی گرفتار می آورد. برای جلوگیری از چنین مغالطه هایی، باید همۀ امور جذب و دفع به گرایش عقل عملی عرضه شود.
- مغالطه رفتاری: دانش ها و تمایلات انسان زمینه ساز رفتارهای اوست. بنابرین، مغالطات این بعد، یا در مغالطات عاطفی (عدم تزکیه) ریشه دارد و یا در مغالطات علمی (فقدان منطق) (همان منبع).
۲-۲-۴-۵- مغالطه سرمایه گذاری
گوش دادن به نظرات افراد در حال اشتباه و راهنمایی گرفتن از آن ها. یکی از آسانترین راه های از دست دادن پول، گوش دادن به راهنماییهای اقوام و آشنایان ناآگاه است (بابایی، ۱۳۹۰).
۲-۲-۵- تبادل اطلاعات
اطّلاعات به مفهومی که در طول علم (آگاهی) و علم تجربی (دانش) به کار می رود، می پردازد. برای دیگر کاربردها اطلاعات (ابهامزدایی) را ببینید. اطّلاعات یا آگاهی در کوتاه ترین تعریف، “داده های پردازش شده” است. داده ها مواد خام بالقوه معنی داری هستند که ما آن ها را در راستای شناختن و فهمیدن و حتی تفسیر چیزها، کالاها، رویدادها یا هر گونه هستی ای که در جهان واقعیت و یا دنیای خیال یافت میشوند، به واسطه روش های پژوهشی، ابزارهای شناختی مانند دستگاه زبان، احساسات پنچ گانه، ذهن و مغز و حتی تجربه خود به دست می آوریم. اطلاعات، آگاهی های به دست آمده از عنصرها و رویدادهای جهان هستی است. به زبان محدود تکنیکی، مجموعه ای از نمادهای زبانی معنی دار و پیوسته درباره موجودات است (صدقی خوراسگانی، ۱۳۹۰).
اطلاعات در زبان انگلیسی از نظمی ساختاری و ذاتی خبر میدهد. از منظر فلسفه، اطّلاعات مفهومی چندشکلی[۳۸] و چندمعنایی[۳۹] است. اما درباره مفهوم اطلاعات و ارتباطات تاکنون تعریفی دقیق و رسمی ارائه نشده است. متخصصان حوزه های مختلف اغلب کوشیدهاند جلوهها و ویژگی های این پدیدهها را تا آنجا که به حوزه های تخصصی آن ها مربوط میشود، تعیین کنند. از این رو صاحبنظران این پدیدهها را در قلمروهای ریاضیات، زبانشناسی، اقتصاد، روانشناسی، ارتباطات و… مطالعه و تحلیل کرده و ویژگی های متفاوتی برای آن ها برشمردهاند. بسیاری، اطلاعات را گاه به پدیدههای نسبتاً آشنای دیگری تشبیه کردهاند که بارزترین آن ها تشبیه اطلاعات به «ماده» و «انرژی» است. به همین دلیل «اطلاعات» را به جای اصطلاح «انرژی» دانستهاند. با توجه به واژهنامههای انگلیسی و ریشه لغوی «اطلاع» در زبان فرانسه و لاتین، به تحول واژه اطلاع یا خبر اشاره میشود.
بیتردید، پژوهش های فراوانی درباره مفهوم اطلاعات صورت گرفته، امّا تعریفی جامع و مانع که مورد قبول متخصصان رشتههای مختلف علوم باشد، تاکنون ارائه نشده است (سایت ویکی پدیا[۴۰]).
۲-۲-۵-۱- اطلاعات عمومی
پردازش اطلاعات محرمانه و فعالیتهای گسترده سرمایهگذاران همیشه تعیینکننده مهم عرضه و تقاضا برای اطلاعات در یک اقتصاد بوده است (ورس چیا[۴۱]، به نقل از بوشمن و همکاران، ۲۰۰۱).
برحسب روشی که اطلاعات محرمانه به دیگران منتقل میشود، میتوان سه سیستم اطلاعاتی در نظر گرفت. اولین سیستم اطلاعاتی عبارت از کسب اطلاعات محرمانه و انتقال مستقیم آن به دیگران توسط تحلیلگران مالی است؛ تحلیل گران مالی در پردازش و تفسیر اطلاعات اضافی دیگری که از طریق گفتگو با مدیران، تهیهکنندگان، مشتریان و… یک شرکت به دست میآید متخصص میباشند. همه این فعالیتها، کسب اطلاعات محرمانه محسوب میشود (همان منبع).
به واسطه این فعالیتها مجموعه اطلاعات عملکرد و دورنمای یک شرکت از طریق گزارشات تحلیلگر و توصیه های سهام فراهم میشود هر چقدر تعداد تحلیلگران پیگیر یک شرکت بیشتر باشد، اطلاعات کسبشده معتبرتر است (چانگ[۴۲] و همکاران، ۲۰۰۰).
در سیستم اطلاعاتی دیگر، عبارتند از جمع آوری اطلاعات داخلی، پردازش و فعالیتهای معاملاتی دارندگان اطلاعات محرمانه[۴۳] خودیها و سرمایهگذاران نهادی نسبتاً خبره. اگرچه معمولاً کلیه اطلاعات به دست آمده و پردازششده توسط خودیها و سرمایهگذاران نهادی برای عموم گزارش نمیشود، به واسطه تصمیمات خرید و فروش آن ها، ارزش محرمانه اطلاعات در قیمت سهام جمع میشود و اطلاعات خاص شرکت به وسیله قیمت سهام به عموم انتقال مییابد. در اینجا شفافیت شرکت با فعالیتهای سرمایهگذاران نهادی رابطه مستقیم و با فعالیتهای دارندگان اطلاعات محرمانه ارتباط عکس دارد. منع قانونی داد و ستد متکی به اطلاعات نهائی به شفافیت بیشتر منتهی میشود (بهاتاچاریا[۴۴] و همکاران به نقل از بوشمن و همکاران، ۲۰۰۱).
“