از آنجا که کارکردهای اجرایی حوزه وسیعی از عملیات شناختی فراشناختی فرد را مورد بررسی قرار میدهد و این حوزه ها به طور گسترده در تواناییهای مختلف فرد مانند فرایندهایی روانشناختی مسئول کنترل هشیاری ، عملکرد در مدرسه و و فرایندهای تفکر در ارتباط هستند.و نقص در هر یک از این کارکردها مانع از آن می شود فرد عملکرد مناسبی داشته باشد.
در این پژوهش ما بر آن شدیم به مقایسه سه مؤلفه از کارکردهای اجرایی شامل برنامه ریزی – سازمان دهی ،حافظه کاری و استدلال با سطوح یادگیری خود تنظیمی در دانش آموزان بپردازیم.
۳-۱٫ اهمیت و ضرورت پژوهش
پژوهش در مسایل آموزش و پرورش مانند پژوهش در امور دیگربرای کسب دانش و حل مسایل و معضلات ناشناخته است. بنابرین بررسی مسایل و مؤلفه های تحقیق حاضر میتواند برنامه ها و تصمیم گیری های آموزشی را دقیق تر و منطقی تر نماید.در رابطه با اهمیت و ضرورت تحقیق حاضر، می توان با بررسی پیشینه ی پژوهش به این نتیجه رسید که این مطالعه، اولین پژوهش برای یافتن ارتباط میان کارکردهای اجرایی و خود تنظیمی در بین دانش آموزان داخل کشور میباشد. بنابرین این تحقیق کوششی است برای روشن ساختن اشتراکاتی که بین این دو متغیر وجود دارد.
بسیاری از تحقیقات به این نکته اشاره داشته اند که بد رشد یافتگی کارکرد های اجرایی با اختلالات تحولی دورا ن کودکی ارتباط بسیار نزدیکی دارد.
یکی از دلایل تحقیق حاضر این است که آموزش و پرورش باید یادگیرندگان را آموزش دهد که خود از پس مشکلات خود برآیند و از توانایی ها و استعدادهای خود در موقعیت های گوناگون استفاده و آن ها را با توجه به چالش ها و فرازها تنظیم کنند که این همان خود تنظیمی است، یعنی خود را با موقعیت های گوناگون وفق دهند.
تحقیقات انجام گرفته در زمینه کارکردهای اجرایی در تعلیم و تربیت بیشتر در زمینه ناتوانایی های یادگیری ، بیش فعالی و کمبود توجه بوده، تحقیق حاضر بر آن است که با ادغام اطلاعات موجود، آن ها را گسترش داده و به بررسی رابطه ی سه مؤلفه از کارکردهای اجرایی شامل برنامه ریزی – سازمان دهی، حافظه کاری و استدلال با یادگیری خود تنظیمی بپردازد. حال باید سعی نظام آموزش و پرورش بر این باشد که مؤلفه های تاثیرگذار و بهبود دهنده ی خودتنظیمی را شناسایی کند و آن ها را در برنامه های آموزشی خود بگنجاند، تا دین خود را نسبت به یادگیرنده گان ادا نماید. و ازلحاظ نظری باعث افزایش دانش و آگاهی نظام های آموزش و پرورش (مخصوصاَ نظام آموزش و پرورش ایران) شود، و معلمان نیز با توجه به افزایش آگاهی خود در زمینه مؤثر بودن کارکردهایی اجرایی در یادگیری دانش آموزان مخصوصاَ در زمینه یادگیری های خود تنظیمی بتوانند جهت آموزشِ خود را به طرف این آموزش ها وفق دهند بنابرین لازم است تحقیقاتی در این زمینه انجام شود و یافته های آن هر چند کوچک در نظام آموزش و پرورش راهگشا باشد.
این انتظار وجود دارد که پژوهش حاضر نظریه های کاربردی آموزشی و اطلاعات سودمندی را فراهم کند و راهنمای مفیدی برای دانش آموزان و معلمان بوده و راهگشای پژوهش های جدید در این زمینه گردد.
۴-۱٫ اهداف پژوهش
الف) هدف اصلی
مقایسه کارکردهای اجرایی سازمان دهی- برنامه ریزی استدلال و حافظه کاری باسطوح یادگیری خود تنظیمی در دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان شهر کوهدشت میباشد تا راهبردهای لازم جهت بهبود این فرایندها و افزایش سطح خود تنظیمی دانش آموزان به کار گرفته شود.
ب) اهداف فرعی
محقق بر آن است تا:
-
- مقایسه کارکرداجرایی استدلال در دانش آموزان با میزان یادگیری خود تنظیمی در دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان
-
- مقایسه کارکرد اجرایی برنامه ریزی – سازماندهی با سطوح یادگیری خود تنظیمی در بین دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان
- مقایسه کارکرد اجرایی حافظه کاری با میزان یادگیری خود تنظیمی در بین دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان
۵-۱٫ فرضیه های پژوهش
الف) فرضیه اصلی
بین مؤلفه های کارکردهای اجرایی(استدلال،برنامه ریزی- سازماندهی و حافظه کاری) دانش آموزان با یادگیری خودتنظیمی تفاوت وجود دارد.
مؤلفه های کارکردهای اجرایی (استدلال،برنامه ریزی- سازماندهی و حافظه کاری) یادگیری خود تنظیمی را پیشبینی میکند.
ب. فرضیات فرعی
۱٫ بین کارکرد اجرایی استدلال در دانش آموزان با یادگیری خود تنظیمی تفاوت وجود دارد.
۲٫ بین کارکرد اجرایی برنامه ریزی – سازما ندهی در دانش آموزان با یادگیری خودتنظیمی تفاوت وجود دارد.
۳٫ بین کارکرد اجرایی حافظه کاری در دانش آموزان با یادگیری خود تنظیمی تفاوت وجود دارد.
۶-۱٫تعاریف نظری و عملیاتی مفاهیم
الف) تعاریف نظری
مؤلفه هایی از کارکرد های اجرایی که در این پژوهش مد نظر بوده است عبارتند از :
برنامه ریزی:
شامل توانایی تدوین نقشه ی راه برای رسیدن به هدف یا تکمیل تکلیف.و همچنین توانایی تصمیم گیری در مورد تعیین اولویت هاست(داوسون و گوایر،۲۰۰۴).
سازماندهی:
توانایی تنظیم یا قرار دادن اشیاء بر اساس سیستم (کریک،۲۰۰۲؛به نقل از میرمهدی،۱۳۸۶).
استدلال :
نوعی راهبرد مسئله گشایی در مرحله عملیات صوری است که طی آن کودک با یک نظریه کلی شامل همه ی عوامل احتمالی آغاز میکند که میتواند بر نتیجه یک مسئله تاثیر بگذارد و فرضیه خاصی را به بار آورد که آن را به طور منظم آزمایش کند(برک،ترجمه سید محمدی،۱۳۸۵).
حافظه کاری:
توانایی نگهداری اطلاعات در ذهن حین تکالیف پیچیده، توانایی استفاده از تجارب قبلی برای موقعیت های فعلی و استفاده از راهبرد های حل مسئله برای آینده نیز با حافظه کاری در ارتباط است(داوسون و گوایر،۲۰۰۴).
خود تنظیمی :
بر اساس نظر متخصصان خود تنظیمی به صورت فعال، ساختارمندو فرآیندی شناختی تعریف می شود.اصطلاح فعال به این معنا است که یادگیرنده گان اهدافی را برای یادگیری تنظیم میکنند و سپس کوشش های متوالی را برای نظارت،تنظیم و کنترل شناخت، انگیزش در رفتارشان در جهت تبدیل به فعالیت های ذهنی برای تحصیلی به کار می گیرند که به آن ها در به دست آوردن اهدافشان کمک می گیرند(پنتریچ،۲۰۰۳؛ویگوتسکی،۱۹۶۲؛دسی،۱۹۷۱؛بندورا،۱۹۷۷،۱۹۸۶،۱۹۹۷).
ب) تعاریف عملیاتی
برنامه ریزی – سازمان دهی:
در این پژوهش منظور از برنامه ریزی- سازمان دهی نمره ایی است که آزمودنی در آزمون آندره ری کسب نموده است.
کارکرد استدلال:
در این پژوهش منظور از کارکرد استدلال نمره ایی است که آزمودنی از خرده مقیاس تشابهات از آزمون وکسلر به کسب نموده است.
حافظه کاری:
منظور از حافظه کاری نمره ایی است که آزمودنی در خرده مقیاس حافظه رقمی از مقیاس وکسلر کسب نموده است.
خود تنظیمی :
منظور از خودتنظیمی، نمره ایی است که آزمودنی از پرسشنامه زمینه ی کلی یادگیری(WLI) کسب نموده است.
فصل دوم
ادبیات و پیشینه پژوهش
۱ -۲٫ مقدمه :