۱-۶-۳) تربیت بدنی: تربیت بدنی یک پدیده اجتماعی است که از طریق شرکت فرد در فعالیت ها و تمرینات ذهنی و جسمی ،زمینه ساز فرایند تعلیم و تربیت انسان در جهت مطلوب بوده و شکوفایی استعدادها در تمامی ابعاد وجودی ، حفظ تندرستی و شادابی ، افزایش فضایل اخلاقی و پسندیده الهی را فراهم ساخته و کیفیت زندگی را در تمامی زمینههای فردی و اجتماعی بهبود می بخشد (شیرعلی، ۱۳۸۳). البته ناگفته نماند که تربیت بدنی در این پژوهش دو درس یک واحده (نظری و عملی) منظور میباشد.
فصل دوم
ادبیات تحقیق
۲-۱) مقدمه
در پیشینه ی نظری این فصل، ابتدا به منشأ برنامه درسی پنهان، تعاریف برنامه درسی پنهان، دیدگاه های برنامه درسی پنهان و … می پردازیم و در پیشینه ی تجربی تحقیق، برخی از پژوهش های انجام یافته در مورد برنامه درسی پنهان و تربیت بدنی بررسی میشوند و درنهایت خلاصه و جمع بندی به عمل میآید.
۲-۲) پیشینه نظری تحقیق
۲-۲- ۱) تاریخ برنامه درسی پنهان
در چند دهه اخیر برنامه درسی پنهان، نقش محوری و ویژه ای را در مطالعات مربوط به برنامه درسی ایفا نموده است. مطالعات برنامه درسی پنهان تا حد زیادی مرهون نظرات پیشرفت گرایان خصوصاًً دیویی[۱] و برخی از پیروان او همچون کیلپاتریک[۲] میباشد که توجه زیادی بر آثار و کارکردهای پنهان و کل تجاربی که در مدرسه حاصل می شود نمود. دیویی دریافت که فراگیران در نظام های آموزشی تجارب بسیار ارزشمندی را فرا می گیرند که اغلب آن ها در برنامه های درسی طرح ریزی شده مشخص نشده اند. دیویی بین برنامه های درسی طرح ریزی شده و برنامه های درسی تجربه شده تفاوت قابل ملاحظه ای را مشاهده نمود و روشن نمود که نظام های آموزشی، عادات و گرایشهای مثبت و منفی قابل توجهی را شکل میدهند که اغلب جزئیات آن در تدوین برنامه مشخص نشده است (واحد و کاظمی، ۱۳۸۳).
جیرو[۳] (۱۹۸۳) نظریه پرداز مشهور برنامه درسی پنهان در مقدمه کتاب برنامه درسی پنهان و تربیت اخلاقی در مورد پدیدآیی اصطلاح علمی “برنامه درسی پنهان” می نویسد:
” آغاز رسمی بحث برنامه درسی پنهان را می توان انتشار کتاب جکسون[۴] تحت عنوان “زندگی در
کلاس درس” در ۱۹۶۸ دانست. پس از انتشار این کتاب، نظریه پردازان برنامه درسی و دست اندرکاران نظام آموزشی دربارۀ آن چه مدرسه انجام میدهد و آن چه انجام نمی دهد، مخصوصاً دربارۀ تدریس آشکار و ضمنی که در کلاس درس انجام میگیرد، مباحث بسیاری را مطرح کردند. در همه این بحث ها یک چیز مورد وفاق عموم است و آن، این است که مدرسه محل “اجتماعی کردن” است و موضوعات درسی و مهارتهای فنی نیز بیش از تدریس مفاد خود به “اجتماعی کردن” می پردازند. اما چنین اجماعی بر نقش مدرسه در بازسازی اجتماعی، اخلاقی و اقتصادی جامعه موجود وجود نداشت (به نقل از سعیدی رضوانی، ۱۳۸۰).
برخی دیگران از صاحبنظران معتقدند آن چه که به عنوان برنامه درسی پنهان مورد بحث قرار گرفته، در گذشته به طور آشکار مورد حمایت بوده است. برای مثال اپل و کینگ[۵] (۱۹۸۳) می نویسد: “ما باید آگاه باشیم که برنامه درسی پنهان به هیچ وجه پنهان نبوده است بلکه باید گفت در اغلب اوقات برنامه درسی پنهان، کارکرد آشکار مدارس بوده است” .
در تأیید این دیدگاه، اسکات کینگ[۶] (۱۹۸۶) نیز می نویسد: “زمانی که نظام تربیتی از ارایۀ تجارب یکسان به نفع جامعه، به نظامی تغییر کرد که به پیشرفت فردی بپردازد، ارزش هایی که تا آغاز قرن نوزدهم درحال توسعه و رشد بودند، پنهان شدند” ( به نقل از سعیدی رضوانی، ۱۳۸۰).
از آنچه که گذشت نوعی اتفاق نظر بر این که اصطلاح علمی “برنامه درسی پنهان” از۱۹۸۶ توسط جکسون ابداع شد، تشخیص داده می شود. نظرات برخی دیگر از صاحب نظران نیز مبتنی بر آن بوده که از نظر تاریخی، “برنامه درسی پنهان” در واقع پنهان نبوده است بلکه اهدافی در نظام آموزشی بوده است که بعدها در واقع جزء کارکرد آموزش و پرورش شده است و کشف این کارکردها برای برخی از صاحب نظران مثلاً جکسون به منزلۀ کشف برنامه درسی پنهان بوده است.
اگرچه ممکن است نظر این افراد صحیح باشد اما باید توجه داشت که برداشت های متنوع از اصطلاح برنامه درسی پنهان، به هیچ وجه محدود به نظرات جکسون (به عنوان مبدع این اصطلاح) و یا افرادی که از نظر تاریخی پدیدآیی این اصطلاح را بررسی کردهاند نمی باشد.
با توجه به آن چه که گذشت، ذیلاً تعدادی از تعاریف برنامه درسی پنهان که هریک بر جنبه یا جنبه هایی از این مفهوم تأکید کردهاند، نقل می شود و همچنین نقطه نظراتی که مفهوم برنامه درسی پنهان را به چند دسته تقسیم کردهاند، بیان می شود.:
۲-۲-۲) تعریف برنامه درسی پنهان از دیدگاه صاحبنظران
دکله[۷] (۲۰۰۴) برنامه درسی پنهان را شامل دانش، اعتقادات، نگرش ها، رفتار و قوانینی میداند که فراگیران هم به صورت قصد شده و هم به صورت قصد نشده در خود درونی میکنند.
اسکلتون[۸] (۲۰۰۵) برنامه درسی پنهان را مجموعه پیام های مربوط به دانش، ارزش ها، هنجارهای رفتاری و نگرش هایی میداند که یادگیرنده در طول فرایندهای آموزشی، به طور ضمنی تجربه می- کند، میداند. این پیام ها ممکن است ضد و نقیض، غیرخطی و تأکیدی بوده و یادگیرنده آن ها را به شیوه ای خاص کسب کند.
آهولا[۹] (۲۰۰۰) معتقد است که برنامه درسی در آموزش عالی دارای آزادی عمل بیشتری از برنامه درسی مدارس بوده و عدم تکوین کامل این برنامه باعث کارکرد بیشتر برنامه درسی پنهان در آموزش عالی می شود (مهرام، ساکتی، مسعودی و مهرمحمدی، ۱۳۸۵).
از منظر جامعه شناسی، برنامه درسی پنهان عبارت است از انتقال ارزشها و نگرش های فرهنگی مانند سازگاری با قدرت، جریانات روزمره و مقررات و اطاعت از آن ها. به عبارت دیگر برنامه درسی پنهان شامل آن عقایدی است که به طور منفعل، مستقیماً، از محیط و چیزهای زنده و غیرزنده موجود در آن آموخته میشوند (هربرت[۱۰] ، ۲۰۰۰).
برنامه درسی پنهان شامل همه دانش، ارزش ها و باورهای ناشناخته و قصدنشده ای است که بخشی از فرایند یادگیری در مدارس و کلاس ها محسوب میشوند (هورن[۱۱]، ۲۰۰۳).
لانگ استریت (۱۹۹۳) برنامه درسی پنهان را انواع یادگیری میداند که کودکان در نتیجه طبیعت واقعی و طراحی سازمانی مدارس دولتی و همچنین از نگرش ها و رفتارهای معلمان و مدیران اتخاذ میکنند (ویلسون[۱۲]، ۲۰۰۳).
آسبروکس[۱۳] (۲۰۰۰) برنامه درسی پنهان را متشکل از پیام های ضمنی موجود در جو اجتماعی محیط آموزشی میداند که اگرچه نانوشته است، لیکن توسط همه احساس می شود. به زعم وی برنامه درسی پنهان، بدنه ی دانشی است که یادگیرندگان آن را به سهولت از طریق حضور هر روزه در محیط آموزشی هضم نموده و محیط یادگیری را ایجاد میکند.
جان گری[۱۴] چنین بیان میکند، برنامه ی درسی ضمنی و پنهان به آموزشهایی مربوط میگردد که از طریق برنامه آشکار و همچنین پیام هایی که از مجموعه فیزیکی یادگیری و نوع روابط انسانی، سیاسی، تاریخی و اجتماعی به محیط آموزشی ارسال می شود، مربوط است (اسکندری، ۱۳۸۷).