-
- حل یک مسئله؛
- حل یک منازعه.
بنابرین تفکر خلاق نوعی توان و مهارت ذهنی است که میتوان به تصویر کشیدن مسائل و پدیده ها و تجزیه و تحلیل آن ها ایده ها و راه حلهای جدید و غیرمعمول آفرید. جنانچه مشاهده می شود تفکر خلاق در عمل به برآوردن نیازها، حل مشکلات و ارائه راه حلهای جدید برای حل درگیری و منازعات زندگی منتهی می شود(ص۱۲۹).
از تعاریف مختلف چنین استنباط می شود که بروز خلاقیت در هر فعالیتی قابل انتظار است و محدود به هیچ نوع خاصی از فعالیتها نمی شود؛ در برخی از تعاریف بر ایجاد «یک چیز جدید» در فراگرد خلاقیت تأکید شده است. به هرحال آنچه که در ایجاد «فکر یا چیز جدید» و به طور کلی در فراگرد خلاقیت اهمیت دارد تفکر است. (رضائیان، ۱۳۸۳، ص۱۰۳)
در دنیای امروز خلاقیت و توانایی ایجاد فکر نو و ایده جدید اهمیت ویژهای دارد . خلاقیت در تعاریف و دیدگاه های مختلف، متفاوت است. مفهوم خلاقیت برای سازمان های موفق، مفهومی مهم، قابل درک، شناخته شده و کلید موفقیت و بقاء است. در تعاریف ارائه شده از خلاقیت روی ابعاد و جنبههای مختلفی تأکید شده است لذا میتوان نتیجه گیری کرد که خلاقیت پدیدهای چند بعدی، کثیرالوجه و یک کل، یکپارچه میباشد.
۱۳- ۲- ۲- فراگرد خلاقیت
یکی از بنیادیترین پرسشهای مطرح شده برای تحلیل فعالیتهای خلاقانه بشر این است که «انسانها چگونه مبادرت به بروز خلاقیت میکنند؟» یا «افراد خلاق، تا ظهور خلاقیت در یک زمینه خاص چه مراحلی را طی میکنند؟» به طور کلی، فراگرد خلاقیت مشتمل بر مراحل ذیل ااست(رضاییان،۱۳۸۳،ص۱۱۴).
-
- ایجاد نگرش موافق برای پذیرش افکار و طرحهای جدید؛
-
- افزایش حساسیت افراد نسبت به مسأله؛
-
- مهیا ساختن شرایط خلاقیت از طریق فراهم ساختن مواد خام لازم؛
-
- ایجاد سلاست فکر؛
-
- استمرار فعالیت ضمیر ناخودآگاه بر روی مسأله؛
-
- درخشش ناگهانی یک فکر.
- ایجاد نگرش موافق برای پذیرش افکار و طرحهای جدید
برای فعال شدن استعداد بالقوه در افراد، باید زمینه تقویت نگرش مثبت به آزادی فکر و ارائه طرحهای جدید فراهم آید؛ به گونه ای که افراد بتوانند علیرغم واکنشهای نامطلوب احتمالی دیگران؛ با اعتماد به نفس کافی به خلاقیت بپردازند.
البته در ابتدا خیلی از فکرها و طرحهای جدید غیر عملی به نظر میرسند؛ ولی افراد مبتکر و خلاق نباید تحت تأثیر این پیش فرض قرار بگیرند؛ زیرا در اینصورت با ناامیدی و یأس دست از نوآوری و خلاقیت میکشند و منشأ افکار و طرحهای جدید آن ها به دلیل تنبلی ذهنی، موانع فرهنگی، و قضاوتهای ناپخته از بین میرود. برخی از موانع فرهنگی خلاقیت عبارتند از : میزان دانش افراد در مراحل پیشین، گروه و جمع دوستان، و نهادهایی که بر الگوهای رفتاری فرد نفوذ دارند؛ به اینترتیب هر چیز جدیدی که الگوهای رفتاری سابق افراد را – که به آن عادت کردهاند- برهم بزند، محکوم می شود یا نادیده گرفته می شود.
- افزایش حساسیت افراد نسبت به مسأله
اهتمام به شناخت و تشخیص مسائل و موانع بهبود طراحی برنامه ها بارزترین علائم حساسیت افراد خلاق نسبت به مسائل است. افراد خلاق ابتدا آنچه را که میخواهند انجام دهند، مشخص میکنند. این امر از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ زیرا با بیان دقیق هدف، موقعیت مطلوبی برای تلاش های خلاقانه ایجاد می شود. تقویت فراگرد خلاقیت هنگامی مؤثر خواهد بود که افراد بدانند چرا ارائه طرحها و فکرهای جدید ضرورت دارد. بدون شناخت نیازها و اهداف، جستجو برای یافتن طرحها و فکرهای جدید کار بیهودهای است. در واقع هر فکر باید با یک هدف یا برنامه معین پیوند داشته باشد. حساس بودن افراد نسبت به مسائل، به تمرکز ذهنی آنان کمک می کند. هنگام خلاقیت باید تلاشها را بر نواحی نسبتاً محدودی متمرکز ساخت؛ در غیر اینصورت به دلیل پراکنده شدن فعالیتها و تلاش های افراد، فراگرد خلاقیت به شدت کند می شود.
- مهیا ساختن شرایط خلاقیت از طریق فراهم ساختن مواد خام لازم
فکرها و طرحهای جدید مبتنی بر دانش؛ اندیشه ها، و تجربه های افراد است. این منابع از طریق مطالعه، مشاهده، مصاحبه با اشخاص آگاه مسافرت، و رسانههای گروهی توسعه مییابد.
جستجوی واقعیات باید در دامنهای وسیع انجام شود و همه اجزای مسأله را مدنظر قرار دهد تا گنجینهای از اطلاعات فراهم گردد؛ به گونه ای که ذهن بتواند غنچههای تفکرات جدید را در گلستان آن بشکفاند؛ زیرا فکرها در خلأ شکل نمیگیرند. در این مرحله از فراگرد خلاقیت، بر ضرورت وجود زمان، اهتمام به کار و سعی و تلاش، ایجاد نظم واصرار بر تحقق هدف تأکید می شود. گاهی اوقات دسترسی به اطلاعات دشوار است و مجموعه اطلاعات موجود نیز ناقص است؛ البته اگر همه واقعیات شناخته شده باشند، دیگر نیازی به خلاقیت نخواهد بود. به هر حال، اطلاعات موجود یا مواد خام تفکر باید طبقه بندی و دستهبندی شوند تا قابل استفاده باشند.
- ایجاد سلاست فکر
سلاست فکر بر توان گردآوری فکرها و طرحهای متنوع و متعدد در مورد مسأله دلالت دارد؛ ارزش این کار در آن است که با افزایش میزان فکرهای موجود، احتمال یافتن راه حل عملی افزایش مییابد. به همین دلیل، در فراگرد خلاقیت، کمیت فکرها و طرحها نیز حائز اهمیت است یکی دیگر از عوامل مهم محرک خلاقیت، تعیین کردن یک « موعد یا زمانی» برای ایجاد و گردآوری طرحها و فکرهاست؛ زیرا انسان معمولاً تمایل به مسامحه دارد. طرحها و فکرهای به دست آمده را نباید ارزیابی کرد؛ زیرا ارزیابی موجب متوقف ساختن روند ارائه فکرهای جدید میگردد. از این رو بهتر است ارزیابی هنگامی انجام شود که مقدار قابل توجهی از فکرها و طرحها گردآوری شده باشد. این مرحله تا زمانی ادامه یابد که امکان گردآوری هیچ نوع طرح و اندیشه مفید دیگری وجود نداشته باشد. در واقع این یک اصل خلاقیت است که «تا یک موعد معین باید تلاش شود که حتی المقدور طرحها و فکرهای مفید گردآوری شوند. در این مرحله از فراگرد خلاقیت اجتناب از ارزیابی طرحها و افکار جدید ضروری است».
- استمرار فعالیت ضمیر ناخودآگاه بر روی مسأله
پس از کار مداوم بر روی یک طرح، ممکن است در آدمی حالت عجز پدیدار شود؛ در این حالت بهترین کار پرهیز از اعمال فشار و اجتناب از تشدید فعالیت ذهنی است، یعنی بهتر است که ذهن خودآگاه خود را از مسأله فارغ کنیم و آن را برای مدتی آسوده بگذاریم. یافته های علم روانشناسی مؤید آن است که ذهن خودآگاه، فقط بخش کوچکی از قدرت ذهنی آدمی را به کار میگیرد؛ یعنی در بخش عمدهای از ظرفیت ذهنی انسان، میزان نامشخص و مجهولی از اطلاعات؛ واقعیات، و معانی وجود دارد که در فراگرد ضمیر ناخودآگاه، مورد استفاده قرار میگیرد. به همین جهت اگر پس از پدیدار شدن حالت عجز، به ذهن خودآگاه فراغت کافی داده شود؛ این فرصت ایجاد می شود که ذهن ناخوداگاه به یافتن راه حل برای مسأله مورد نظر بپردازد.