۳-۹ روش تجزیه و تحلیل داده ها
این تحقیق مطالعهای کاربردی با تأکید بر روابط همبستگی و تحلیلی میباشد. در این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین مدیریت سود واقعی و مدیریت کاهشی پیش بینی سود هر سهم با میزان متورم بودن ترازنامه، در دوره زمانی ۱۳۸۰- ۱۳۹۱ از رگرسیون لوجستیک استفاده می شود زیرا در این تحقیق متغیر وابسته دو ارزشی است و یکی از مقادیر صفر یا یک را اختیار می کند. این مدلها به روش اثرات ثابت و با بهرهگیری از داده های تابلویی (پانل)، برآورد شدهاست. استفاده از رگرسیون لوجستیک با اثرات ثابت این امکان را فراهم می آورد تا اثرات متغیرهای اندازه گیری نشده بر متغیر وابسته به شکل دقیقی کنترل شود.
فصل چهارم: نتایج
۴-۱ مقدمه
این تحقیق به بررسی رابطه بین ترازنامه متورم با مدیریت سود واقعی افزایشی و مدیریت کاهشی پیش بینی سود می پردازد. در فصول پیش ضمن بیان مبانی نظری تحقیق، فرضیهها و روش آزمون فرضیهها تشریح گردید. در این فصل نتایج حاصل از داده های گردآوری شده و همچنین نتایج حاصل از به کارگیری روشهای به کار رفته جهت آزمون فرضیهها ارائه می شود.
نتایج تحقیق که در این فصل ارائه می شود در قالب دو بخش عمده آمارههای توصیفی متغیرهای تحقیق و همچنین نتایج آزمون فرضیه های تحقیق ارائه می شود. در بخش آمارههای توصیفی تحقیق، پارامترهای مربوط به گرایش به مرکز و همچنین، پراکندگی مقادیر متغیرها در کانون توجه قرار دارد. همچنین روابط همبستگی بین متغیرهای تحقیق نیز تشریح خواهند شد.
۴-۲ آمارههای توصیفی
در این بخش آمارههای توصیفی مربوط به متغیرهای تحقیق ارائه می شود. نگاره (۴-۱) آمارههای توصیفی مربوط به متغیرهای تحقیق را نشان می دهد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که تقریباً ۴۴درصد اعضای نمونه (معادل ۹۸۷ مشاهده از میان ۲۲۳۳شرکت-سال)، پیش بینیهای سود خود را مدیریت کاهشی کرده اند. میانگین ۴۶۵/۰ برای متغیر REAL1 به این معنی است حدود ۴۷ درصد مشاهدات موجود در نمونه تحقیق از طریق کاهش بهای تمامشده کالای فروشرفته، سود خود را افزایش داده اند. همچنین حدود ۵۷ درصد مشاهدات نمونه (۵۷۳/۰=REAL2) از طریق کاهش هزینه های اختیاری، مانند هزینه تبلیغات و توزیع فروش، مدیریت سود افزایشی داشتهاند.
به طور متوسط، خالص داراییهای عملیاتی شرکت، بیش از سه برابر درآمد فروش شرکت بوده است (۳۳۹/۳=BBS). لازم به یادآوری است که این متغیر نشان دهنده میزان متورم بودن ترازنامه است. هرچه مقدار این آماره بزرگتر باشد به این معنی خواهد بود که شرکت در دوره های گذشته از اقلام تعهدی بیشتری استفاده کردهاست و در آینده برای استفاده از اقلام تعهدی اختیاری به منظور مدیریت سود با محدودیتهای بیشتری مواجه است.
حدود ۵۱ درصد سهام شرکتها در اختیار سهامداران نهادی شرکت بودهاست. با توجه به میانگین ۲۸ درصدی نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری شرکتها، میتوان انتظار داشت که در نمونه مورد بررسی فرصت رشد زیاد است. حدود ۱۶ درصد مشاهدات نمونه در طی سنوات قبل زیان گزارش کرده اند. همچنین مقدار به دست آمده برای متغیر سهم بازار محصول نشان می دهد که وضعیت تمرکز در بازار محصول حاکم است.
نگاره (۴-۱): آمارههای توصیفی متغیرهای تحقیق
متغیر
میانگین
انحراف معیار
میانه
۲۵%
۷۵%
DOWN
۴۴۲/۰
۴۹۷/۰
۰۰۰/۰
۰۰۰/۰
۰۰۰/۱
REAL1
۴۶۵/۰
۴۹۸/۰
۰۰۰/۰
۰۰۰/۰
۰۰۰/۱
REAL2
۵۷۳/۰
۴۹۵/۰
۰۰۰/۱
۰۰۰/۰
۰۰۰/۱
BBS
۳۳۹/۳
۸۹۲/۴
۱۱۸/۲
۲۱۲/۱
۵۹۱/۳
INST
۵۱۱/۰
۲۴۱/۰
۴۷۷/۰
۳۰۱/۰
۶۹۹/۰
LTG
۲۸۱/۰
۰۹۰/۲
۴۶۵/۰
۲۳۰/۰
۸۳۶/۰
LOSS
۱۶۲/۰
۳۶۹/۰
۰۰۰/۰
۰۰۰/۰
۰۰۰/۰
SIZE
۴۴۵/۵
۶۸۹/۰
۳۹۳/۵
۰۲۴/۵
۸۲۵/۵
MS
۲۴۹/۰
۲۱۴/۰
۱۷۵/۰
۱۱۰/۰
۲۷۶/۰
FC
۲۹۴/۰
۴۹۱/۰
۲۲۲/۰
۱۲۲/۰
۴۱۶/۰
DOWN مدیریت کاهشی پیش بینیها، متغیری است دو ارزشی در صورتی که شرکت اقدام به کاهش پیشبینی سود نموده باشد مقدار آن یک و در غیر این صورت مقدار آن صفر است؛ REAL1 و REAL2 به ترتیب مدیریت سود واقعی از طریق هزینه های تولیدی و مخارج اختیاری بر اساس مدلهای (۳-۴) و (۳-۵). در صورتی که مدیریت سود واقعی افزایشی رخ داده باشد مقدار آن یک و در غیر این صورت صفر خواهد بود. BBS متورم بودن ترازنامه؛ INST میزان مالکیت سهامداران نهادی؛ LTG نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام، LOSS متغیری است دو ارزشی و گزارش زیان را نشان می دهد اگر شرکت زیان گزارش کرده باشد مقدار آن یک و در غیر این صورت مقدار آن صفر است. SIZE اندازه، لگاریتم ارزش بازار سهام در ابتدای دوره؛ MS اندازه سهم شرکت از بازار محصول؛ FC سهم هزینه های ثابت از هزینه های تولیدی، حاصل تقسیم داراییهای ثابت مشهود به فروش.
نگاره (۴-۲) همبستگی بین متغیرهای مستقل تحقیق را نمایش می دهد. در این نگاره مقادیر همبستگی با آزمونهای پارامتریک (پیرسون) و ناپارامتریک (اسپرمن) ارائه شدهاست. بر اساس مقادیر ارائه شده در نگاره (۴-۲) مشاهده می شود که بین متورم بودن ترازنامه (BBS) و متغیرهای کنترلی همبستگی معناداری وجود دارد. برای مثال، مشاهده می شود که همبستگی منفی و معناداری بین متورم بودن ترازنامه و گزارش زیان (LOSS) وجود دارد. یعنی در شرکتهای زیان ده میزان متورم بودن ترازنامه کمتر است. بر اساس مبانی نظری تحقیق، این همبستگی منفی منطقی است. چرا که در شرکتهای زیان ده انگیزه کمی برای مدیریت سود وجود دارد که در نتیجه آن ترازنامه متورم شود. شرکتهایی اقدام به مدیریت سود می نمایند که با سطح منطقی (و در اغلب موارد، مقدار آن اندک است) از اقلام تعهدی اختیاری بتوانند سود پیش بینی شده را محقق سازند. هنگامی که شرکت زیان ده است، استفاده از اقلام تعهدی اختیاری برای جبران زیان و همچنین دستیابی به سود پیش بینی شده، بسیار دشوار و در مواردی غیر ممکن است.
همچنین همبستگی بین متورم بودن ترازنامه و سهم بازار شرکت (MS) منفی و معنادار است. این همبستگی منفی نیز منطقی و مطابق با انتظارات است. پیامدهای مدیریت سود واقعی برای شرکتهایی که سهم بیشتری از بازار محصول را در اختیار دارند، کمتر است بنابرین احتمالاً مدیران این شرکتها، تمایل بیشتری به استفاده از مدیریت سود واقعی برای اجتناب از سود غیر منتظره منفی دارند (دویل و همکاران، ۲۰۱۳). در نتیجه استفاده این دسته شرکتها از اقلام تعهدی اختیاری کمتر است که منجر به کمتر بودن تورم ترازنامه می شود.