هریس (۲۰۰۴)
هریس (۲۰۰۴) با طرح این سوال که «آیا رهبری توزیع شده یادگیری را افزایش میدهد یا نه؟«، دیدگاه متفاوتی در مورد رهبری توزیع شده ارائه نمود. وی رهبری توزیع شده را به عنوان «بیشینه سازی قابلیت و ظرفیت انسان در سازمان« تعریف میکند. بدین نحو مدیران و کارمندان در راستای بهسازی سازمان، مسئولیت های متعددی را انجام میدهند« (ص. ۱۴). هریس از تحلیل مطالعه موردی روی ۲۲ سازمان که دارای سطح موفقیت بالا و کارکنانی با پیشرفت کاری بالا بودند، به این نتیجه رسید؛ سازمانهای موفق، سازمانهای هستند که مدیر آن ها توانمند بوده، و دیگران را در انجام امور مشارکت میدهد. وی پیشنهاد کرد که بین رهبری توزیع شده و بهسازی سازمان ارتباط و پیوستگی وجود دارد نه رابطه و همبستگی.
اسپیلان و همکاران (۲۰۰۲)
اسپیلان و همکاران (۲۰۰۴) مطالعه ای را به مدت ۵ سال در ۱۳ سازمان دنبال کردند. روش پژوهش شامل مطالعه کیفی (شامل مشاهده، مصاحبه نیمه ساختار یافته و ساختار یافته، و ضبط و ثبت تجارب و اقدامات رهبری) بود. بر اساس این مطالعه، اسپیلان و همکاران (۲۰۰۴) چارچوب مفهومی رهبری توزیع شده را بر مبنای تئوری فعالیت و تئوری شناخت توزیع شده تدوین نمودند. آن ها در مطالعه خود تجارب و اقدامات رهبری را در وظایف، فعالیت ها، و تعاملات روزمره رهبران سازمان خلاصه کردند (لوسیا، ۲۰۰۴؛ هاریسون، ۲۰۰۵؛ اسپیلان و شرر، ۲۰۰۴). ابعاد تجارب و اقدامات رهبری و رابطه بین ابعاد رهبری دیدگاه روشنی در مورد اینکه رهبران چگونه عمل میکنند، را فراهم آورد (اسپیلان و همکاران، ۲۰۰۴).
اسپیلان (۲۰۰۶) رهبری را به عنوان فرایند شناسایی، کسب، تخصیص، همکاری، و کاربرد اجتماعی و فرهنگی منابع مورد نیاز برای برقراری شرایط ممکنه تدریس و یادگیری، تعریف نمودند. بنابرین رهبری توزیع شده، به عنوان تجارب توزیع شده ی رهبری که در سراسر بافت اجتماعی و موقعیتی سازمان گسترش یافته، تعریف می شود (اسپیلان و همکاران، ۲۰۰۴). رهبری توزیع شده در مورد تجارب و اقدامات رهبری است نه در مورد رهبران و نقش آن ها (اسپیلان، ۲۰۰۶). بنابرین تجارب و اقدامات رهبری هم به عنوان تفکر و هم به عنوان فعالیت دیده می شود و محصول تعاملات بین رهبران سازمان، پیروان، و موقعیت میباشد (اسپیلان و همکاران،۲۰۰۱؛ اسپیلان، ۲۰۰۶). بر اساس تجارب رهبری، چارچوبی مفهومی بر مبنای چهار بعد رهبری شامل؛ وظایف و کارکردها، وظایف محوله، توزیع اجتماعی وظایف محوله، و توزیع موقعیتی وظایف محوله؛ تدوین گردید (اسپیلان و همکاران، ۲۰۰۱). اسپیلان و همکاران (۲۰۰۴) اذعان داشتند که رهبری توزیع شده مشتمل بر مشارکت افراد متعدد در امور سازمان است، اما ارزش های بنیادی دیدگاه رهبری توزیع شده تنها تسهیم رهبری را شامل نمی شود بلکه تجربه رهبری را نیز در بر میگیرد. آن ها استدلال نمودند که محققان حوزه رهبری بایستی جهت کسب درک جامع و کاملی از رهبری آموزشی در سازمان، به تجربه کردن اقدامات رهبری تأکید نمایند. اسپیلان، هالیت و دیاموند[۱۰۲] (۲۰۰۳) رهبری آموزشی را به عنوان تاثیر مدیر بر انگیزه، توانایی و حمایت از تلاش های کارمندان برای یادگیری تعریف کردهاند که در آن تجارب آموزشی کارمندان بهبود مییابد. بنابرین، تجربه رهبری شامل فعالیت هایی است که افراد در سازمان انجام میدهند و عموماً با آموزش و یادگیری مرتبط است. از نظر اسپیلان (۲۰۰۶) تجربه رهبری توسط سه حلقه ای که به صورت مداوم دارای تعامل هستند، مشخص می شود. این سه حلقه شامل رهبران، پیروان، و موقعیت میباشد. از نظر وی واحد تحلیل رهبران فعالیت هایی است که رهبران در آن مشارکت دارند. بر اساس این نظریه و بر تأکید بر بافت سازمان، رهبر میتواند توزیع شده باشد تا جائیکه خود رهبر ممکن است تبدیل به یک پیرو شود.
گروون (۲۰۰۳)
گروون (۲۰۰۳) در استرالیا از سال ۱۹۹۰ به توسعه نظریه رهبری توزیع شده پرداخت. و در این راستا جریان کار مک گیب استرالیایی را در کار خود به کار گرفت (لوسیا، ۲۰۰۴). وی اذعان داشت که رهبری توزیع شده مفهوم جدیدی نیست، بلکه رهبری توزیع شده همواره در سازمانها در اشکال تیم ها و کمیته های تصمیم گیری وجود دارد. وی استدلال نمود توزیع رهبری بیش از حد در ادبیات رهبری مورد توجه قرار گرفته است، زیرا این فرض وجود دارد که اقتدار مدیریت سازمان هدایت کننده و راهبر سازمان است. گروون (۲۰۰۳) اذعان میدارد که رهبری توزیع شده ابزار تحلیلی مفیدی برای درک رهبری بوده که از طریق آن مدیران برای رسیدن به رهبری اثربخش تشخیص میدهند که حمایت از کارمندان و ایجاد جو مساعد برای مشارکت آن ها ضروری و حیاتی است، بنابرین نقش های مدیران توسعه یافته و در این راستا دیگران را در نقش های رهبری مشارکت میدهند. وی رهبری توزیع شده را به عنوان «سست شدن پیوندهای قبلی در سازمان و تشریح محدودیت های فراروی نقش های افراد و همچنین استقلال نقش های غیر رسمی در محیط کار جهت اجرای وظایف« تعریف می کند (گروون، ۲۰۰۳: ۱). در کار گروون، رهبری توزیع شده در دو اصطلاح خلاصه می شود:
۱-رهبری توزیع شده به عنوان رابطه ای پویا بین رهبران و پیروان؛
۲- رهبری توزیع شده به عنوان تسهیم امور بین همه افراد، و مشارکت دادن دیگران در تکالیف و وظایف رهبری (گروون، ۲۰۰۰).
بنا به اظهارات گروون (۲۰۰۰) رهبری توزیع شده تاثیر زیادی بر منابع اطلاعاتی از طریق رهبری دارد، زیرا رهبری همانند «استخری از مهارت ها و تخصیص هاست«. در رهبری توزیع شده، به واسطه افزایش همکاری، خطای کمتری در امر قضاوت و تصمصم گیری به وجود میآید (گروون، ۲۰۰۰). گروون معتقد است توزیع وظایف رهبری مبتنی بر تئوری فعالیت (فعالیت به عنوان ارتباط بین گروه و سازمان تعریف می شود) میباشد. تئوری فعالیت در اندیشه روانشناسان مارکسیست؛ به ویژه ویگوتسکی[۱۰۳] (اسپیلان و شرر، ۲۰۰۴) و تئوری لیونت[۱۰۴] که اخیراًً به وفور در کارهای اینگلستروم دیده می شود، ریشه دارد. لیونت معتقد است؛ فعالیت متشکل از سه عنصر انگیزه، فعالیت، و اجرا کردن میباشد. بر مبنای تئوری گروون، فعالیت هسته ی اصلی سازمان را تشکیل میدهد و پلی ارتباطی بین ساختار و عامل محسوب می شود (لوسیا، ۲۰۰۴).
۲-۲-۷ ابعاد رهبری توزیع شده