ج- دفاع شخصی:برخی مواقع حرکت و اقدام یکی از طرفین چنان ترس آور است که سبب وحشت قاتل می شود و او را به سوی ارتکاب جرم سوق میدهد. بنابرین مقتول در نظر قاتل چنان خطرناک جلوه میکند که جز کشتن وی راه دیگری را در پیش رو نمی بیند.(نجفی ابرند آبادی ،۱۳۷۸،ص۹۹).
شرایط و اوضاع واحوال قتل های مواجه ای:اصولاً در قتل های تعارض آمیز مواجه ای که قاتل ومقتول رو در روی هم قرار می گیرند سه عامل عینی منجر به تشدید در گیری وتبدیل شدن آن به قتل می شود، که باید مورد توجه قرار گیرند. این عوامل عبارتند از:
الف– افزایش خشونت تا بی نهایت:قتل های تعارض آمیز مواجه ای دارای روندی است که تجزیه وتحلیل آن موجب تقسیم بندیآن به چهار مرحله به شرح زیر می شود:
مرحله اول –خطا یا توهین: شخص اول قاعده ای را نقض میکند یا از دستورات تبعیت نمی نماید یا ایجاد مزاحمت میکند ویا از پرداخت کرایه ماشین خودداری می ورزد یا هل میدهد.
مرحله دوم –هشدار: شخص دوم اعتراض می کند،سرزنش میکند دشنام میدهد، تحقیر میکند، تقاضای عذر خواهی یا ترمیم خسارت می کند یا طرف مقابل را تهدید میکند.
مرحله سوم- تشدید: شخص اول برخطا یا توهین خود اصرار می ورزد، کارهایش را تکرار میکند، از عذر خواهی خودداری می کند.
مرحله چهارم- گلاویز شدن: طرفین به صورت فیزیکی گلاویز و در گیر میشوند وخشونت تشدید میگردد و در نهایت منجر به مرگ یکی از آن ها می شود.
ب- وجود میانجی گر یا مداخله گر:حضور شخص ثالث در جریان درگیری از اهمیت خاصی برخوردار است در صورتی که شخص ثالث حاضر در محل درگیری طرفین را به صلح وسازش دعوت کند بی تردید مشاجره ودرگیری آرام تر می شود اما در صورتی که شخص ثالث طرفین یا یکی از آن ها را به ادامه در گیری تشویق کند روند درگیری شدید میگردد. (نجفی ابرند آبادی ،۱۳۷۸،ص۹۹).
ج- طبقه بندی وکثرت تکرار:قتل های تعارض آمیز مواجه ای یا نزاع را میتوانیم به دو دسته عمده نزاع فردی ونزاع دسته جمعی تقسیم نماییم، که هر دوی آن ها ممکن است بدون مقدمه و اختلاف قبلی ویا با انگیزه اختلافات قبلی به وقوع بپیوندند. معمولاً در نزاع های فردی قصد ونیت واقعی ضا رب،قتل نمی باشد. اما اقدامات وی بواسطه تأثی عوامل مختلف سبب قتل طرف مقابل میگردد. حتی ممکن است مشاجره لفظی میان دونفر سبب مرگ یکی از آن ها شود.(خلعتبری،۱۳۸۸،ص۴۴).
مثلاً در بررسی ۶۰ مورد از پرونده های قتل واقعه در اثر نزاع در کشور مشخص گردید که ۱۲%کل مقتولین بدون اینکه متحمل ضربه ای شوند صرفاًدر اثر هیجان ناشی از درگیری لفظی فوت نموده اند(ناجی وتوفیقی،۱۳۷۷،ص۹۶).
نزاع های دسته جمعی یکی از مشکلات جامعه امروزی ماست که ریشه در اعصار وقرون گذشته دارد. نزاع های دسته جمعی بعضاً ریشه در نزاع فردی ساده و در برخی موارد اختلافات ملکی یا مسائل کوچک مثل ورود احشام یکی به مرتع دیگری دارد. این نوع از قتل ها عمدتاًً در روستا ها ومناطق عشایری رخ میدهد. از آنجایی که در این محیط ها اسلحه گرم ودیگر وسایل قتاله در دسترس منازعین قرار دارد لذا درگیری ها با خشونت فراوان و تعدادی کشته وزخمی همراه است.
ب)قتل های تعارض آمیز خانوادگی:
قتل های تعارض آمیز خانوادگی توجه مردم ومسئولین قضایی رابه خود جلب کردهاست شاید افزایش روز افزون این قبیل قتل ها را به توان به از هم پاشیدن وسست شدن نهاد خانواده نسبت داد. از بین رفتن ارزش های اخلاقی خانواده همواره مورد توجه و تاکید روانشناسان وجرم شناسان قرار گرفته ونسبت به آن هشدار هایی داده شده است قتل های تعارض آمیز خانوادگی به دو دسته: قتل های زناشویی وقتل های فامیلی تقسیم بندی شده ومورد بررسی مختصر قرار گرفته اند:
الف – قتل های زناشویی:یکی از بارزترین انواع قتل های تعارض آمیز خانوادگی قتل های زناشویی است که بعضاً از آن تحت عنوان قتل های شهوانی نیز نام برده می شود. زنان ممکن است شوهرانشان را به دلایل مختلفی به قتل برسانند. خاتمه دادن به سوء استفاده جسمی وجنسی میتواند یکی از قوی ترین انگیزه های احتمالی آنان برای حذف فیزیکی شوهرانشان باشد. هر چند دقیقاًمشخص نیست که چند فقره از این قتل ها توسط زنان کتک خورده به وقوع پیوسته است اما بایست این پدیده را همیشه مد نظر قرار داد. شوهران نیز به همین ترتیب ممکن است همسرانشان را به قتل برسانند.
ب- قتل های فامیلی:وجود رابطه نزدیک فامیلی میان افراد وجریان احساس و عاطفه در میان آنان نیز مانع از کشته شدن آن ها به دست یکدیگر نشده است. چه بسا اولین واقعه قتل در تاریخ بشریت یعنی هابیل به دست برادرش قابیل نیز در زمره این قتل ها قرار دارد. قتل های تعارض آمیز ناشی از اختلافات خانوادگی دامن گیرمادران، پدران، دختران، پسران وسایر اعضاء فامیل شده است. وجودرسم ورسومات قومی و قبیله ای در برخی از مناطق کشورمان که نوعی تعارض فرهنگی محسوب می شود موجبات قتل زنان ودختران به دست برادران وپدران وپسر عمو هایشان را فراهم کردهاست مثلاً در بعضی از شهرستان ها آداب ورسوم محلی در قتل های فامیلی هنوز نیز پا بر جاست ومتأسفانه فرهنگ عمومی هم از مرتکبین این گونه قتل ها حمایت وپشتیبانی می کند وعمل آنان را نوعی انجام وظیفه تلقی میکند. از سوی دیگر وجود ناسازگاری واختلاف اخلاقی ومالی در بین اعضای خانواده مثل بیکاری، اعتیاد، ازدواج، حسادت، انتقام جویی وغیره زمینه ساز قتل های زیادی گردیده است.(خلعتبری،۱۳۸۸،ص۴۵-۴۶).
ج)قتل های تعارض آمیز مالی:
مال چه از نوع منقول وچه از نوع غیر منقول آن همواره موضوع دعاوی حقوقی و کیفری بسیار بوده است. بروز اختلافات وناسازگاری میان افراد بر سر اموال با عنایت به جایگزینی ارزش های مادی به جای ارزش های دینی واخلاقی رو به افزایش گذاشته و همگام با این روند بروز خشونت های تعارض آمیز برسر مال نیز سیر صعودی یافته است وگاهی مواقع خشونت های مذکور منجر به وقوع قتل وحذف فیزیکی یکی از طرفین توسط دیگری گردیده است. معمولاً این قبیل قتل ها در بین اعضای خانواده وفامیل ، همکاران ، دوستان وآشنایان بیشتر از غریبه هاست گاهی مواقع نیز اختلافات مالی ناشی از انجام اعمال غیر قانونی مانند قاچاق کالا وتجارت مواد مخدر سبب تسویه حساب های خونین میان طرفین و نتیجتاً وقوع قتل میگردد. از سوی دیگر عدم آشنایی مردم با فرهنگ حل اختلاف در برخی مناطق کشور، طولانی شدن مراحل رسیدگی به دعاوی مطرح شده در اثر اختلافات ملکی و مالی در مراکز انتظامی وقضایی نیز موجبات وقوع این قبیل قتل ها بوده است(خلعتبری،۱۳۸۸،ص۴۷-۴۸).
د)قتل های تجاوز گرانه: