۳- مفهوم ذی نفعان : سومین ویژگی اخلاق کسب و کار جدید، پیدایش نظریه ذی نفعان است که میگوید: علاوه بر کسانی که در شرکت مفروض سهم مالکانه دارند، بسیاری از افراد و گروههای دیگر نیز علایقی در آن شرکت دارند و رفتار شرکت و نحوه راهبری آن، بر علایق آن ها اثر میگذارد. بنابرین، باید حقوق و علایق طیف گسترده ذی نفعان، درسیاست ها و رفتار سازمان لحاظ شود. در طیف گروههای ذی نفع درسازمان ها، می توان این گروه ها را مشاهده کرد : مالکان، سهام داران، مدیران، کارکنان، مشتریان ، تأمین کنندگان، توزیع کنندگان، دستگاه های ناظر بر حسن اجرای قوانین، سازمان های پاسدار محیط زیست، مردم محل، فعالیت بنگاه، دولت، رقبا، بانک ها و مؤسسه های مالی، رسانه ها و جامعه علمی. به این ترتیب، شاید بتوان نتیجه گرفت ویژگی سوم، دربرگیرنده دو مؤلفه نخست است و سازمان یا مدیری که علایق این طیف را در سازمان در نظر بگیرد، به مسئولیت های اقتصادی، اجتماعی، قانونی و اخلاقی خود عمل کردهاست. مزایای مسئولیت اجتماعی در تجارت چنین است:
بهبود عملکرد مالی
یک ارتباط واقعی و مثبت بین کاربرد مسئولیت پذیری اجتماعی در تجارت و عملکرد مالی شرکت ها وجود دارد . در دهه گذشته ، بسیاری از مطالعات در این زمینه صورت گرفته است. مطالعه انجام شده در سال ۲۰۰۲ در دانشگاه دیپال[۳۵] نشان میدهد که عملکرد مالی، سازمان هایی که از مسئولیت اجتماعی بهره مند بودند بسیار بهتر از سازمان هایی است که از این مهم برخوردار نبوده اند.
کاهش هزینه های عملیاتی
مسئولیت اجتماعی میتواند هزینه های عملیاتی را کاهش دهد . برای مثال، بهبود عملکرد محیطی از قبیل کاهش نشر گاز که موجب تغییر آب و هوا می شود و یا کاهش ورود آلاینده های شیمیایی به خاک در سطح منابع انسانی، برنامه های تثبیت و سایر برنامه های زندگی کاری که کاهش درکناره گیری و افزایش حفظ و نگهداری نیروی کار را نتیجه میدهد و در نتیجه اغلب اعتبار اختصاصی سازمان ها به این منظور از طریق افزایش بهره وری و کاهش هزینه های آموزش و استخدام ذخیره می شود.
تقویت اعتبار و برند شرکت
سازمان هایی که به مسئولیت پذیری اجتماعی توجه میکنند، میتوانند از نظر تقویت شهرت و اعتبار سود کسب کنند . این اعتبار و شهرت در جامعه تجاری، موجب افزایش توانایی شرکت برای جذب سرمایه و مشارکت شرکا می شود.
افزایش فروش و وفاداری مشتریان
از آنجایی که تجارت، ابتدا باید شاخص های کلیدی خرید مصرف کنندگان را از قبیل قیمت، کیفیت، ایمنی، در دسترس بودن و راحتی را برآورده کند، مطالعات نشان میدهند که تمایل برای خرید یا نخریدن بر پایه شاخص های ارزش محور از قبیل پوشش آزادی کار کودکان، کاهش اثرات زیست محیطی و آزادی در خرید افزایش مییابد.
افزایش بهره وری و کیفیت
تلاش سازمان ها بر بهبود شرایط کاری است، کاهش اثرات محیطی یا افزایش به کارگیری نیروی انسانی در تصمیم گیری ، اغلب به افزایش بهره وری منجر می شود. برای مثال ، سازمان هایی که شرایط کاری را بهبود میدهند و کارکنان در تصمیم گیری مشارکت میکنند، در میان سایر تولیدکنندگان، اغلب تجربه کاهش در تولید کالای ناقص، معیوب و فروخته نشده ندارند.
افزایش توانایی برای جذب و نگهداری کارکنان
سازمان های متعهد به مسئولیت اجتماعی بالا، اغلب درحفظ و نگهداری کارکنان، کاهش جابه جایی و تعهدات استخدام و هزینه های آموزش به نتایج مؤثری رسیده اند.
کاهش مقررات دست و پاگیر
یکی از مزایای مهم مسئولیت اجتماعی، کاهش مقررات مکانی و محیطی و به جای آن ، تعیین برنامه های رسمی و شناخته شده، از جمله اختصاص پاداش به شرکت هایی است که فعالیتشان در راستای کاهش اثرات منفی زیست محیطی، سلامت و ایمنی میباشد.
دستیابی به سرمایه
شرکت های دارای مسئولیت اجتماعی بالا به سرمایه هایی دست مییابند که دستیابی دیگران به آن سرمایه ها ممکن نیست.
مسئولیت اجتماعی شرکت به عنوان مزیت رقابتی
عواملی همچون مشتریان، رقبا، بازار، فناوری، دولت، عوامل فرهنگی و نظائر آن باعث ایجاد تغییراتی در محیط خارجی سازمان به صورت تدریجی و نامحسوس میشوند و شکل تازه ای در محیط رقابتی ایجاد میکنند که تعیین کننده استراتژی ها و فعالیت های تحول یافته سازمانی است. طبق نظر کارول، این تغییرات در انتظارات اجتماعی از بعد مصلحتی و داوطلبانه فراتر رفته و به مرور، ابعاد اخلاقی و یا حتی اجباری (قانونی و اقتصادی) به خود میگیرد. زمانی که مسا ئل مصلحتی تبدیل به موانع قانونی میشوند، از بعد داوطلبانه خارج و به امری ضروری برای برآورده کردن نیازهای جامعه بدل میشوند. مسئله دشوارتر، تشخیص مسائلی است که هنوز تحت حکم قانونی قرار نگرفته اند. اگر مدیران از اقتدار خویش بدون توجه به بعد مصلحت های اجتماعی برای دستیابی به اهداف اقتصادی بهره بگیرند، از لحاظ اجتماعی غیرمسئول شناخته میشوند و پیامد آن باعث آسیب به فروش کالاها، استخدام کارکنان، اعتماد و حمایت مالی سرمایه گذاران و …. می شود. براین اساس، همان طور که پیش از این نیز مطرح شد، سازمان با لحاظ اهداف اقتصادی و اجتماعی خود و نگرش دقیق به فرصت ها و تهدیدات بیرونی و توانمندی ها و ضعف های درونی، مسیری را طراحی میکند که در این محیط متغیر و رقابتی امکان بقا و توسعه داشته باشد. امروزه، چهار عامل محیطی رشد ثروت، جهانی شدن، فناوری های ارتبا طی و مارک های تجاری موجب پیش راندن مسئولیت اجتماعی به صدر تصمیمات استراتژیکی سازمان شده اند. این عوامل به طور گروهی، به علت قدرتمند ساختن گروههای ذی نفع باعث تغییر شکل در محیط سازمانی میشوند. این تغییرات با سرعت بسیار زیادی که برای بهترین استراتژیست های سازمانی نیز قابل پیشبینی نیست، اتفاق می افتد. اثرات تعاملی این عوامل با یکدیگر، اهمیت فیلتر مسئولیت های اجتماعی بنگاه را برای استراتژی های سازمانی مورد تأکید قرار میدهد. با رشد ثروت در جوامع توسعه یافته، توجه به مسئولیت های اجتماعی و نگرش مسئولیت خواهی از بنگاه ها توسط گروههای اجتماعی افزایش یافته است. از طرفی با پدیده جهانی شدن، یک محیط محلی تنها لنزی نیست که بتوان مسئله مسئولیت های اجتماعی را از طریق آن مشاهده کرد. تفاوت فرهنگ ها در سراسر جهان باعث انتظارات بسیار وسیع و متنوعی از شرکت ها شده است. در فاز اول جهانی شدن، شرکت ها قدرتمند شدند و با گسترش فعالیت های خود در سطح جهانی، بر یکّه تازی خود افزودند. اما در فاز دوم جهانی شدن، عوامل جبران کننده ای پدید میآید که توانایی محدودکردن توسعه قدرت شرکت ها را دارند .