۱-۱۶-۳) مجموعه فازی: مجموعه هایی که اجزایشان به درجات مختلف به آن ها تعلق دارند (اسماعیل پور، ۱۳۸۸)
-
- ساختار پایان نامه
درادامه و در فصل های بعدی، مطالب به ترتیب زیر ارائه خواهند شد:
-
- فصل دوم به تشریح ادبیات و مفاهیم نظری و تئوریک لازم در زمینه برنامه ریزی منابع سازمان پرداخته می شود. در این فصل تعاریف برنامه ریزی منابع سازمان، سیر تکاملی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان، مزایای پیاده سازی آن در سازمان ها، کارکردهای سیستم برنامه ریزی منابع سازمان و موانع و دلایل اصلی موجود در شکست پیاده سازی آن بیان می شود. در ادامه به بررسی عوامل مؤثر بر پیاده سازی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان پرداخته می شود.
-
- فصل سوم به تشریح کامل روش تحقیق مورد استفاده در پژوهش می پردازد. بدین منظور در این فصل سوالات تحقیق، روش گردآوری اطلاعات، قلمرو مکانی و زمانی تحقیق، جامعه و نمونه آماری و روش نمونه گیری و متغیرهای تحقیق بیان میگردد.
-
- فصل چهارم به تحلیل داده ها و اطلاعات حاصل از ابزار اندازه گیری اشاره شده در فصل سوم می پردازد و بر اساس شاخص های معتبر شناسایی شده در گام پیشین، سیستم استنتاج فازی به منظور ارزیابی میزان موفقیت سازمان ها از پیاده سازی سیستم های مدیریت منابع سازمان ارائه میگردد. همچنین این فصل به شناسایی میزان موفقیت چند سازمان منتخب در پیاده سازی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان پرداخته و در ادامه با بهره گرفتن از سیستم استنتاج فازی طراحی شده به شناسایی احتمال موفقیت پیاده سازی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان در سازمان های منتخب می پردازد.
- فصل پنجم به بیان پیشنهادات و راهکارهای انجام پروژه های پیاده سازی مدیریت منابع سازمان جهت افزایش میزان احتمال موفقیت استقرار سیستم برنامه ریزی منابع سازمان در سازمان منتخب می پردازد و در ادامه نتایج نهایی تحقیق و محدودیت ها ارائه میگردد.
فصل دوم:
مبانی نظری تحقیق
-
- مقدمه
سازمان های امروزی به سمت جهانی شدن حرکت میکنند و رقابت برای رسیدن به سطح جهانی به شدت افزایش یافته است. در بازارهای رقابت جهانی، سازمان ها به راه حل های مرتبط با کسب و کار و ساختارهای انعطاف پذیر و قابل اطمینان نیاز دارند. فناوری اطلاعات و ارتباطات فرآیندهای کاری را به طور مستقیم و یا غیر مستقیم در جهت رشد سازمان پشتیبانی کرده و منجر به بهبود عملکرد سازمان از طریق بهبود فرایندها میگردد. از این رو بسیاری از زیرساختارهای سازمانی توسط سیستم های اطلاعاتی توانمندتر شده اند. با اداره مؤثرتر این فرآیندها به وسیله فناوری اطلاعات و ارتباطات سازمان ها میتوانند از طریق کاهش هزینه، افزایش تولید و بهبود ارائه خدمات به مشتریان، به نحو موثرتری به نیازمندی های بازار پاسخ داده و فرایندهای خود را با محیط پویا تطابق دهند (Cao et al., 2010; Huang et al., 2009; Raschke,2010). در واقع فناوری اطلاعات و ارتباطات دیگر به عنوان ابزاری در جهت افزایش بهره وری سازمان ها مورد استفاده قرار نمی گیرد؛ بلکه سازمان ها از آن به عنوان یک عامل حیاتی و توانمند ساز برای تغییر فرایندهای سازمان و باقی ماندن در صحنه رقابت بهره می گیرند (Nikookar et al., 2010, Sohrabi and Jafarzadeh, 2010; Beard and Sumner, 2004).
در دهه های اخیر توجه سازمان ها به سمت استفاده از سیستم های اطلاعاتی یکپارچه بر اساس نیازهای اطلاعاتی خود معطوف شده است. چرا که در بازار جهانی دیگر امکان انجام فرایند های سازمان ها، اعمال کنترل های داخلی مطلوب و همچنین دسترسی سریع به اطلاعات مورد نیاز از طریق سیستم های سنتی برای بنگاه اقتصادی منجر به ارزش افزوده نمی گردد. هر یک از سیستم های اطلاعاتی که در گذشته مورد استفاده قرار می گرفتند برای بخش ها و واحد های کاری مشخص سازمان مؤثر بودند. لیکن در سطح کل سازمان، عدم تطابق میان انواع این سیستم های اطلاعاتی؛ منجر به عدم محقق سازی ارزش های بالقوه سیستم های اطلاعاتی و کاهش عملکرد سازمان می گشت. سیستم های اطلاعاتی یکپارچه میتوانند همه فعالیت ها، وظایف و کلیه واحدهای عملکردی موجود در یک سازمان را تحت پوشش قرار داده و اطلاعات لازم و ضروری را به موقع در اختیار استفاده کنندگان آن قرار داده و بدین وسیله منجر به بهبود عملکرد، تصمیم گیری بهتر و دستیابی به مزیت رقابتی در سازمان گردند (Babin and Cheung, 2008; Cao et al., 2010; Rajagopal, 2002; Yusuf et al., 2004 ; Chan and Vasarhelyi and Allesg, 2008; Hakim and Hakim, 2010; Upadhyay et al., 2011; Ferran and Salim, 2008). به عبارت دیگر فشارهای داخلی و فشارهای وارده از محیط سازمان مبنی بر تشکیل ائتلاف ها و برقراری ارتباط با شرکای تجاری، منجر به افزایش روز افزون فشار جهت پیاده سازی این نوع از سیستم ها گردیده است و سازمان ها برای باقی ماندن در صحنه رقابت ناگزیر به استفاده از این سیستم ها هستند ( Umble et al., 2003; Hallikainen et al., 2009; Ehie and Madsen, 2005; Basoglu et al., 2007). بنابرین سازمان ها به راه حلی متمرکز که منجر به بهبود فرآیندهای کاری شود، گرایش پیدا کردهاند. یکی از توانمندترین و سودمندترین راه حل ها، استفاده از سیستم اطلاعاتی برنامه ریزی منابع سازمان است. لیکن نیاز به این سیستم اطلاعاتی یکپارچه هنوز در کشور به عنوان یک ضرورت اساسی مورد توجه مدیران و کارگزاران قرار نگرفته و متاسفانه بسیاری از سازمان ها در حال حاضر از سیستم های اطلاعاتی غیر یکپارچه و سنتی استفاده می نمایند.
مطلب دیگری که باید به آن توجه شود آن است که اگر چه منابع متعددی در ادبیات تحقیق به سیستم برنامه ریزی منابع سازمان و منافع آن اشاره کردهاند (Esteves and Pastor, 2001)؛ اما تا کنون در خصوص پیاده سازی این سیستم و تاثیرات آن در سازمان ها تحقیقات کمی صورت پذیرفته است. چرا که به سبب پیچیدگی های این سیستم بسیاری از سازمان ها از به کارگیری آن واهمه دارند و به همین جهت برای بسیاری، یک سیستم اطلاعاتی نوین به شمار می رود. نکته مهمی که در این جا باید بدان اشاره شود آن است که بنا بر آمارهای منتشر شده در حوزه سیستم برنامه ریزی منابع سازمان، در حدود سی هزار سازمان در سراسر جهان اقدام به پیاده سازی این سیستم نموده اند که حجم بالایی از این پیاده سازی های در دهه پایانی ۹۰ میلادی صورت گرفته است. بنابرین با توجه به نو ظهور بودن این سیستم، در ادبیات موضوع این حوزه، غالب مطالب به تشریح مطالعه موردی سازمان هایی که این سیستم را پیاده سازی نموده اند و بیان دشواری ها و شکست های آن پرداختهاند (Mabert et al., 2006) و محققان کمتر به دلایل شکست استقرار این سیستم اشاره نموده اند. بنابرین در ادامه این پژوهش بر آن هستیم تا به تفصیل در خصوص این سیستم، ویژگی ها، کاربردها و مسائل مرتبط با استقرار و پیاده سازی آن در سازمان ها بپردازیم.
-
- مفاهیم مقدماتی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان