منظور از اجرای اینگونه تدابیر کوتاهمدت و ضربتی این است که از ارتکاب جرم و رفتار ناهنجار به صورت موقتی گرفته شود تا زمینههای مساعد جهت پیشگیری گستردهتر اینگونه جرایم برنامهریزی شود.[۱۲۳]
در این مورد یعنی پیشگیری کوتاهمدت نقش رسانه ها از جمله تلویزیون بسیار مهم و اساسی میتواند باشد، چرا که تلویزیون با توجه به فراگیر بودن آن و تنوع برنامه ها میتواند مخاطبان وسیعی را تحت تأثیر برنامه های خود قرار دهد و به راحتی به خانه های اقشار مختلف مردم نفوذ کرده و با ارائه برنامه هایی متناسب با شرایط زمانی و مکانی، ارتکاب جرم و رفتار نابهنجار را به حداقل برساند از قبیل حذف برنامه های غیراخلاقی، سانسور برخی صحنههای فیلمهای غیراخلاقی و خشونتآمیز به طور موقت.
۴ـ۲ـ۴ـ۲ـ پیشگیری بلندمدت:
در این نوع پیشگیری تدابیر و کارهای عملی در زمان مدتدار صورت میگیرد و هدف از انجام این تدابیر و کارهای عملی آن است که شرایط وقوع جرم و انحرافات اجتماعی را در آینده کاهش دهد. در این نوع پیشگیری نتیجه بعد از طی یک پروسه زمانی حاصل خواهد شد، مثل تشکیل شرایط مساعد برای آموزش و پرورش اقشار جامعه، تشکیل کلاسهای آموزشی زندگی مشترک برای کسب مهارت زندگی، تقویت تأثیر تلویزیون از طرق ارتقا محتوایی برنامه ها و بالا بردن کیفیت برنامه های آموزشی. بدیهی است رسیدن به هدفهای مدنظر در مثالهای بالا نیاز به گذشت زمان دارد و اثر و نتیجه مطلوب آن فیالفور حاصل نخواهد شد.
«از جمله رویکرد پیشگیری بلندمدت، پیشگیری از جرم از طریق توسعه اجتماعی میباشد. این نوع پیشگیری مبتنی بر مشارکت و همکاری عوامل و گروههایی است که در موقعیت جرمزا مسئولیت دارند. این عوامل و گروهها شامل مسؤلین برنامهریزی و توسعه، خانواده، بهداشت، رسانه های جمعی از جمله تلویزیون، مدارس، پلیس… و دیگر مراجع و مراکز قضایی میباشد.»[۱۲۴]
همان طور که اشاره شد در این نوع پیشگیری که یکی از رویکردهای آن از طریق توسعه اجتماعی است تلویزیون هم در کنار سایر عوامل از قبیل خانواده، پلیس، مدارس و… مسئولیت دارد و این عوامل باید با یکدیگر مشارکت و همکاری متقابل داشته باشند تا فرایند این نوع پیشگیری در بلندمدت به صورت مطلوب و اثرگذار نهایی شود و در این مسیر چه بسا با دشوارییهایی در زمینه پیشگیری مواجه شوند لیکن تلویزیون میتواند نقشش را به صورت فرهنگسازی در زمینه ارزشها و رفتارهای اجتماعی و همچنین با توسعه فرهنگ ضد جرم از طریق پخش برنامه هایی در این زمینه به خوبی ایفا نماید و یکی از این روشها میتواند مثلاً همکاری میان تلویزیون و پلیس باشد، مثلاً اگر پلیس در جهت ایفای نقش پیشگیری بخواهد مناطق جرمخیز را به اطلاع عموم برساند به تنهایی امکان این کار فراهم نخواهد بود لیکن با توسل به تلویزیون و اطلاعرسانی به طور مداوم از طریق این رسانه این هدف پلیس به خوبی عملی خواهد شد چه بسا اشخاص زیادی را از بزهدیدگی نجات دهد و همچنین منجر به معرفی اشخاص تبهکار از طرف اقشار جامعه به پلیس خواهد شد.
۴ـ۲ـ۵ـ پیشگیری از جرم از طریق تلویزیون از دیدگاه روانشناختی
«اغلب مردم این نکته را پذیرفتهاند که جرم پدیدهای ناخواسته است و جامعه باید گامهایی جدی در جهت مهار و پیشگیری آن بردارد. اما چگونگی دستیابی به این مهم، به گونهای تنگاتنگ با علل مفروض جرم مرتبط است. بسیاری از جرمشناسان بر این باورند که فقط با تغییر ساختار اجتماعی میتوان به پیامدهای معنادار دست یافت.
«جرم دارای علت واحدی نیست و مجرمان گروه متجانس را تشکیل نمیدهند و بسیاری از آنان دارای مشکلات شخصی و یا نارساییهایی هستند که نیازمند خدمات روانشناختی است حتی اگر این نارساییها به طور غیرمستقیم وابسته به شرایط اقتصادی ـ اجتماعی نامناسب باشد.»[۱۲۵]
بروز جرم به عوامل متعدد وابسته است. از جمله عوامل زیستی، اجتماعی و روانی. تأثیر زیستشناختی وراثت و انتقال خصوصیات جسمانی، عقلانی، هوش والدین و اجداد انسان از دیرزمان موضوع مطالعه روانشناسان و علمای اخلاقی بوده است. در بین دانشمندان علوم زیستی و وراثت لمبروز یکی از پیشگامان این نظریه است.
نقش عوامل اجتماعی در جرم کمتر از عامل زیستی نبوده است، برخی از دانشمندان عوامل محیطی و اجتماعی را منشأ پدیده جرم تلقی کردهاند.
رافائگل گاروفالو (۱۹۷۸) از معتقدان مربوط به تأثیر عوامل روانی در ارتکاب بزه است. «بررسی و شناخت عوامل روانی مربوط به دانش روانشناسی جنایی است. از نظر معتقدان به تأثیر عوامل روانی در تحلیل شخصیت بزهکار تمایلات و انگیزه های ناخودآگاه جایگاه مهمی دارند.»[۱۲۶]
البته هر کدام از این دانشمندان در پیدایش پدیده جرم تکروی کردهاند و هر کدام روی یک عامل تأکید کردهاند لذا باید گفت جرم پدیدهای است متأثر از عوامل گوناگون چراکه انسان که مرتکب جرم میشود خاصیت روحی، روانیش این است که از عوامل و محرکهای گوناگونی اثرپذیر است و نمیتوان به صورت تکبُعدی یک عامل را تنها علت وقوع جرم از طرف انسان دانست، بلکه هر محرکی در جایگاه خودش میتواند با توجه به دخیل بودن سایر عوامل به ارتکاب جرم از طرف افراد اجتماع کمک نماید.
حال بحث بر سر این است که تلویزیون به عنوان رسانهای فراگیر و پرمخاطب چگونه میتواند از طریق روانشناختی و تأثیر بر روحیه افراد در کاهش وقوع جرم و انحرافات اجتماعی تأثیرگذار باشد.
از دیرباز تاکنون رسانه ها از جمله تلویزیون با پیشرفت فناوری گام به گام جلو آمدند و امروز مادر عصر انفجار اطلاعات قرار داریم در واقع به نظر میرسد دهکده جهانی «مارشال مک لوهان» تحقق پیدا کردهاست. در دهکده جهانی تمامی مردم جهان از طریق تلویزیون به عنوان رسانهای فراگیر با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند.
در حال حاضر ارتباط مردم جهان از طریق تلویزیون و سایر رسانه ها به کسری از ثانیه تقلیل پیدا کردهاست و مسلماًً در این دنیای پیشرفته ارتباطی چیزی که بیش از همه مورد تهدید واقع میشود سلامت روانی است که گاه اهمیتش از سلامت جسمی بیشتر است. در این مقوله تلویزیون میتوان با رویکرد سواد رسانهآی و اخلاق محوری از طریق روانشناختی به پیشگیری از پدیده جرم کمک نماید.
۴ـ۲ـ۵ـ۱ـ سواد رسانهای
پرواضح است که هر جامعه با توجه به خصوصیات فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و… از سواد رسانهای متفاوتی برخوردارند بهویژه میان سواد رسانهای کشورهای غربی و آسیایی و سایر ملل از لحاظ کمی و کیفی تفاوتهای زیادی وجود دارد.
مثلاً حضور ماهواره در خانه های ایرانی و پخش برنامه ها و فیلمهای غربی با فرهنگ و خصوصیات جامعه ایرانی چندان سنخیت ندارد زیرا در فیلمهای ماهوارهای گذشته از برخی برنامه های آموزشی و علمی بیشتر به پخش فیلمهای غیراخلاقی و فیلمهایی با مضمون خشونت و ارتکاب جرایم و برنامه های تبلیغاتی با روحیه مصرفگرایی مبادرت میورزند لذا در اینگونه موارد واژه سوادرسانهای بیشتر خودنمایی میکند