بنابرین مدیر و رهبر تفاوت هایی دارند که به شرح زیر است :
جدول ۲-۱:تفاوت رهبری و مدیریت (پیرزادیان،۱۳۰:۱۳۸۴)
مدیریت
رهبری
اداره میکند
ابداع میکند
یک رونوشت است
یک اصل است
نگهداری میکند
بهبود می بخشد
روی سیستم و ساختار تمرکز دارد
روی افراد تمرکز دارد
دیدگاه محدودی دارد
دیدگاه وسیعی دارد
چگونه و چه وقت را می پرسد
چه چیز و چرا را می پرسد
مقایسه دیگری که در مورد موضوع تفاوت بین رهبر و مدیر توسط محققین و نویسندگان مختلف مطرح شد در جدول ۲-۲ نشان داده شده است(برومند و سکاکی ، ۱۳۸۹: ۳۵).
جدول ۲-۲ تفاوت رهبر با مدیر (برومند و سکاکی ، ۱۳۸۹: ۳۵).
موضوع
رهبر
مدیر
تصمیم
تسهیل کننده
تصمیم گیرنده
سرزنش
نمی کند
میکند
سبک
دگرگون ساز
مراوده ای
پویایی
کنش گرا
واکنش گرا
تمرکز
رهبری افراد
کار مدیریت
روش
راهنمایی کردن
برنامه ریزی جزئیات
ریسک
ریسک پذیر
به حداقل رساندن ریسک
منبع قدرت
فرهمندی
اختیار رسمی
افق
بلند مدت
کوتاه مدت
اصل و جوهر
تغییر
ثبات
جذب
قلبها
افکار
فرهنگ
شکل میدهد
اجرا میکند
اعتبار
میدهد
میگیرد
خواهان
پیروزی
نتایج
در هر صورت همه رهبران ، مدیر هستند اما همه مدیران رهبر نیستند (چاپمن[۴۶]، ترجمه رمضانی ،۱۳۸۱: ۲۴).
۲-۱-۴- خصوصیات رهبری
بعضی از خصوصیات رهبر به شرح زیر است :
۱-رهبران باید انتظارات پیروان را برآورده سازد:
پیروانی که خواستار یک رهبر قدرتمند هستند با پیروانی که متمایل به یک رهبر آزاد منش و محافظه کار میباشند اعمال یک نوع رهبری کار درستی نیست پس رهبران در صورتی که بخواهند در تحقق هدف های خود موفق گردند ناگزیر از احترام و توجه به خواسته های پیروان خود میباشند یعنی رهبر بایستی بتواند سبک خود را به صورت اقتضایی و متناسب با ویژگی های کارکنان انتخاب نمایند (ایران نژاد پاریزی ، ۱۳۸۱: ۲۰۲).
۲- رهبر باید به عنوان« یکی از ما» درک شود :
رهبر باید در گروه عضویت داشته باشد و به عنوان یک عامل خارجی تلقی نگردد چرا که در این صورت فرد خود را قبل از این که مدیر یا رهبر آن گروه بداند یک عضو آن مجموعه می شناسد
و گرایش ها و تمایلات آن ها را درک می کند ( رضائیان ،۱۳۸۳: ۲۲۲).
۳- رهبر باید به عنوان «بیشترین ما » درک شود :
رهبر یک گروه علاوه بر اینکه باید عضوی از گروه محسوب گردد لازم است در گروه نقش بارز و محوری داشته و شخصیت او انعکاس جامعی از معیار ها و ارزش های گروه باشد(رضائیان، ۱۳۸۳: ۲۲۸) .
۴- رهبر باید به عنوان« بهترین ما» شناخته شود :
«بیشترین ما بودن » برای انجام نقش رهبری لازم است اما کافی نیست مدیر یا رهبر باید از نظر معنوی نیز به عنوان یک متخصص فوق العاده برتر درک شده باشد و سیمای یک شبه ی پدر را در گروه داشته باشد به عبارت دیگر او باید بهترین ما باشد تا بتواند نقش هماهنگی را بهتر از هر کس ایفا نماید در غیر این صورت هدف های گروه با بیشترین کارایی تحقق پیدا نخواهد کرد (کافی، ۱۳۸۵: ۴۹۱).
۲-۱-۵-انواع رهبری
در فرهنگ های مختلف ، بر اساس مبانی و دیدگاه های مختلف ، تقسیم بندی های متفاوتی برای پیشوایان و رهبران وجود دارد که در اینجا به دوازده گروه از آن ها اشاره می شود :
۲-۱-۵-۱-رهبران اجتماعی :
برون گرا ، خودنما ، گستاخ و نترس هستند . همواره در میان مردم ظاهر شده و دارای تواناییهای گسترده در ارائه کارها هستند . ظاهر آراسته ، قدرت بیان و اندام متناسب میتواند نقش مؤثری در موفقیت آنان داشته باشد (استانلی[۴۷]، ترجمه میر سپاسی ،۱۳۸۳: ۴۴).
۲-۱-۵-۲-رهبران افکار (اندیشه سالاران ) و فیلسوفان :
مخترعان و مکتشفان هستند که از طریق نفوذ در اندیشه ها ممکن است بر گروهی انبوه از مردم جهان حکومت کنند و هدایت افکار عمومی را بر عهده بگیرند . اینان مدیرانی درون گرا و ژرف اندیش هستند(زارعی ، ۱۳۸۲: ۲۳).
۲-۱-۵-۳-رهبران اداری :
اداره سازمان های دولتی و صنعتی را بر عهده دارند و باید دارای قابلیت تشکیلاتی باشند . اعتقاد بر این است که اینان باید از ویژگی های رهبران اجتماعی و اندیشه سالاران برخوردار باشند (طوسی،۱۳۸۸: ۶۷).
۲-۱-۵-۴-رهبران مستقیم :
به طور مستقیم با مردم سر و کار دارند و نه با اشیاء ، اینان باید از قدرت بیان و نفوذ کلام برخوردار باشند (فیدلر[۴۸]،ترجمه شورینی ، ۱۳۸۴: ۵۵)
۲-۱-۵-۵-رهبران غیر مستقیم :
بیشتر ، خالق تغییرات و بانی تحولات اجتماعی و اقتصادی هستند که با نبوغ و قدرت خلاقانه خود زندگی و رفاه عمومی را متحول میکنند (ماکسول[۴۹] ، ترجمه کیاوند ، ۱۳۸۸: ۱۴۴).
۲-۱-۵-۶-رهبران هواخواه :
با تکیه بر نقاط ضعف و یا قوت مردم در آنان نفوذ میکنند (زارعی، ۱۳۸۲: ۵۴) .
۲-۱-۵-۷-رهبران سیاسی :
شبیه رهبران هوا خواه هستند که به هواداری از شخص و یا آرمان خاصی در این نقش ظاهر میشوند (رابینز ، ترجمه اعرابی ، ۱۳۸۹: ۲۵۴).
۲-۱-۵-۸-رهبران علمی :
تمام کوشش خود را صرف کشف واقعیت ها میسازند معمولا رهبری اداری و اجتماعی و سیاسی را دوست ندارند و در رشتههای علمی و مورد علاقه خود به کوشش می پردازند (رابینز ، ترجمه اعرابی ، ۱۳۸۹: ۲۴۸).
۲-۱-۵-۹-رهبران مردم سالار :
بیشتر جنبه مثبت دارند و کارهایشان بر مبنای مشاوره ، خیر خواهی و خواست گروه است و اختیارات به صورت نا متمرکز است(میر سپاسی،۱۳۸۴) .
۲-۱-۵-۱۰-رهبران خود کامه :
بی مشورت با دیگران و بر مبنای تمایلات شخصی و مستبدانه حکومت میکنند و خود را برتر از دیگران می انگارند (مرادی ، ۱۳۷۷ ).
۲-۱-۵-۱۱-رهبران پدر سالار :
همواره متوجه سعادت مردم اند و به آنچه که به خیر و صلاح ایشان است عمل میکنند و در غم و شادی هایشان شرکت می جویند (میر سپاسی ، ۱۳۸۴).
۲-۱-۵-۱۲-رهبران مذهبی :
که به سبب مقام دین خود از مرجعیت برخوردار بوده و در میان دیگران به احترام سر میکنند (بیان ، ۱۳۸۲: ۱۲۲).