در سال ۱۹۷۵، سلیگمن در مقاله ای اضهار نمود، که افسردگی در آسیبشناسی روانی همتا و مشابه سرماخوردگی در پزشکی است دلیل این مشابهت به گستردگی بیماری، نمودهای متنوع آن و پنهان بودن بیماری مربوط میگردد. بنابرین به دلیل چندگانگی آن و تظاهرات مختلف و جلوه های متنوع رخساره بالینی افسردگی است که سلیگمن آن را معادل سرماخوردگی قلمداد کردهاست(روبین و همکاران ،۱۳۷۵).
اختلال افسردگی در طی تاریخ روانشناسی به علت پیامدهای ناگوار و شیوع بالا مورد توجه قرار گرفته اند . شناخت علل ایجاد افسردگی و پیامدهای این اختلال همواره مورد توجه قرار بوده و از این رو پژوهشهای زیادی در این حوزه به صورت مجزا یا ترکیب این دو اختلال صورت گرفته است و حجم وسیعی از منابع مالی و انسانی را به خود اختصاص داده است(اوبلاو و دوپالو، ۱۹۸۹).
مرکز کنترل و پیش گیری بیماریها در امریکا گزارش کرده که در طول دو دهه گذشته، مصرف داروهای ضدافسردگی در ایالت متحده، نزدیک به ۴۰۰ درصد رشد داشته و در نتیجه، این داروها به پر مصرف ترین گروه داروها در بین آمریکاییان ۱۸ تا ۴۴ سال تبدیل شده است. ۱۱ درصد از آمریکاییان ۱۲ سال به بالا، بین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۸ داروهای ضد افسردگی مصرف کرده و در همین مدت ۲۳ درصد زنان ۴۰ تا ۵۹ ساله نیز از این داروها استفاده کردهاند(لوین، ۲۰۱۱).
۲ – ۵ –۱- شیوع افسردگی
افسردگی را میتوان شایع ترین اختلال عاطفی دانست. این حالت عاطفی از دیر باز مورد توجه قرار گرفته است. بقراط این حالت را به ملانکولی تعبیر کردهاست. به عقیده وی در اثر خلط دماغی روح فرد تیره می شود و ملانکولی به وجود می آید. افسردگی یکی از رایج ترین انواع ناراحتی های روانی است که باعث مراجعه به روانپزشکان، روانشناسان و دیگر متخصصان بهداشت روانی میگردد. در هر لحظه از زمان ۱۵ تا ۲۰ درصد افراد بزرگسال جامعه ممکن است از عوارض و نشانه های مختلف افسردگی را از خود نشان دهند. ۷۵ درصد افرادی که در موسسات درمان روانی بستری شده اند دچار افسردگی هستند(برنز،۱۳۸۶).
۲ – ۵ – ۲- سبب شناسی
عوامل افسردگی را به سه گروه عمده میتوان تقسیم بندی کرد.
الف . عوامل زیست شناختی
۱٫ عوامل شیمیایی: در اکثر اختلالهای خلقی، بی نظمی در امینهای بیوژیک مشاهده می شود. دو واسطه شیمیایی مهم در این زمینه سروتونین و نور اپی نفرین هستند. یکی از دلایل مهم دخالت نوراپینفرین در سببشناسی اختلالات خلقی آن است که در این افراد به طور مشخص گیرنده های بتاادرنژیک پس سیناپسی مشاهده می شود. در مرحله بعدی گیرنده های آلفا ادرنژیک بیش سیناپسی را عامل میدانند(کاپلان، سادوک ۲۰۰۷، ترجمه رضاعی ۱۳۸۹).
مهمترین واسطه شیمیایی دخیل در افسردگی را سروتونین میدانند. مهارکنندههای اختصاصی باز جذب سروتونین نظیر فلوراگزتین تاثیر خوبی در درمان افسردگی داشته اند، کاهش میزان سروتونین سبب تسهیل افسردگی و حتی خودکشی می شود(برنز، ترجمه قراچه داغی، ۱۳۸۶).
۲ . اختلالهای خواب: شایع eeg زمان خواب در افسردگی عبارت است از تأخیر در شروع خواب، کوتاه شدن زمان تأخیر REM، افزایش مرحله اولین REM و امواج دلتای غیر طبیعی.
کاهش زمان نهفتگی خواب REM و افزایش تراکم REM دو شاخص حالتی افسردگی در اختلال افسردگی اساسی هستند که درصد قابل توجهی از افراد مبتلا به اختلال افسرده خویی نیز مشاهده میشوند به نظر برخی پژوهشگران داده های مقدماتی حاکی از آن است که وجود این ناهنجاری های خواب در بیماران مبتلا به افسرده خویی پیشبینی کننده پاسخ به داروهای ضد افسردگی است. در صورت همراه بودن علایم پسیکوتیک با اختلال افسردگی اساسی گشادی بطنها بیشتر دیده می شود(کاپلان، سادوک ۲۰۰۷، ترجمه رضاعی ۱۳۸۹).
۳٫ عوامل عصبی: در افراد افسرده هسته دم دارو قشر پیشانی کوچکتر است و در اختلال دو قطبی نوع یک ضایعاتی در ماده سفید عمقی بافت مغز دیده می شود. برخی از محققان اختلال در تنظیم فسفو لیپیدی غشای سلولهای مغزی این افراد را علت ایجاد بیماری میدانند. با وجود همه این مطالب و فرضیات آنچه مشخص است این است که در اختلالات خلقی وجود آسیب شناسی در سیستم لیمبیک، هستههای قاعده ای و هیپوتالاموس محرز است.
۴ . محورهای غددی: محورهای مهم درگیر محورهای آدرنالین، تیرویید و هورمون رشد میباشد. بین ترشح زیاد کورتیزول و افسردگی رابطه مستقیمی وجود دارد، به طوری که در ۵۰ درصد افراد افسرده اختلال در تستهای مهاری دگزامتازون دیده می شود( برنز، ۱۳۸۶).
ب . عوامل توارثی
این عوامل در سبب شناسی بیماری بسیار مهم شناخته شده اند. وابستگان درجه اول بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی نوع یک ۸ تا ۱۸ بار مستعدتر از افراد عادی در ابتلا به اختلال دو قطبی نوع یک و ۲ تا ۱۰ بار مستعدتر جهت ابتلا به اختلال افسردگی اساسی میباشند این ارقام در مورد وابستگان درجه اول افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی میباشند این ارقام در مورد وابستگان درجه اول افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی به ترتیب ۵/۱ تا ۵/۲ برابر و ۲ تا ۳ برابر است. در صورت ابتلای یکی از والدین، احتمال ابتلای فرزندان ۲۵ درصد و در صورت ابتلای هر دو ۵۰ تا ۷۰ درصد است. احتمال ابتلای همزمان دو قلوهای یک تخمکی به اختلال دو قطبی نوع یک ۳۳ تا ۹۰ درصد و به اختلال افسردگی ۵۰ درصد میباشد در دو قلوهای دو تخمکی این ارقام به ترتیب ۲۵ تا ۵۰ تا درصد است رابطه ای نیز بین اختلالات خلقی و کروموزومهای ۵ و ۱۱ و X پیدا شده است(پورافکاری، ۱۳۸۵).
ج. عوامل روانی اجتماعی
این عوامل بخصوص در پیدایش اولین بیماری بسیار مهم اند. مهمترین عوامل در این ارتباط که بیشترین رابطه را با افسردگی بعدی دارد از دست دادن یکی از والدین قبل از ۱۱ سالگی است. بیشترین عامل استرسزای محیطی موجود افسردگی، مرگ همسر است شخصیتهای دهانی، وابسته، نمایشی و وسواسی، در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به افسردگی هستند. از نظر روانکاوی همانندسازی شییی گمشده در من(ایگو) منجر به علایم مشخص افسردگی میگردد. طبق فرضیه رفتاری درماندگی آموخته شده اگر پزشک احساس کند که باید بر بیمار کنترل و تسلط داشته باشد و احساس کنترل و تسلط را در بیمار ایجاد کند، افسردگی کمی بهبود مییابد. طبق فرضیه های شناختی، دیدگاه های منفی یادگرفته شده منجر به احساس افسردگی می شود( بک، ۱۳۸۷).
۲ – ۵ – ۳- طبقه بندی و نشانه های افسردگی
در مورد بهترین روش طبقه بندی اختلالات افسردگی توافق کلی وجود ندارد، ولی به طور کلی سه روش عمده و وسیع مورد آزمون قرار گرفته است اولین روش بر اساس علت شناسی، دومین روش بر اساس سیر بیماری و سومین روش بر مبنای نشانگان قرار دادهاند.
الف. طبقه بندی بر اساس علت شناسی
از نظر علت شناسی افراد افسرده را به دو نوع تقسیم میکنند:
۱ . افسرده واکنشی
۲ . افسردگی درونزاد
تعاریف