-
- استقلال مالی؛
-
- استقلال کاری؛
-
- نیاز به پیشرفت؛
-
- رسیدن به رشد و بالندگی دراجتماع؛
-
- نیاز به تحقق آرزوها؛
-
- مهیا ساختن شرایط بهتر زندگی؛
-
- خدمت به جامعه؛
-
- کشف فرصت ها؛
-
- شناخت و اثبات استعدادها و تواناییهای شخصی؛
-
- نیاز به کارانعطاف پذیر به خاطر مسئولیت های زندگی؛
-
- نیاز به شغل مناسب؛
- بیماری همسر یا عضوی از خانواده (آراستی و والی نژاد، ۱۳۹۰).
همان گونه که در حرکت به سوی توسعه سعی می شود که عوامل مادی در کنار یکدیگر قرار بگیرند تا بهترین نتایج حاصل آید، استفاده از نیروی انسانی نیز مستلزم آن است که این نیرو به حد کافی دارای انگیزش و سرشار از تلاش برای ساختن و تولید و سازندگی باشد (تبریزی و میرزایی، ۱۳۸۳).
۱-۷-۲ نقش انگیزه در مشارکت
مشارکت با پاداشی که افراد درگیر آن، به دست می آورند ارتباط دارد .افراد در زندگی اجتماعی خود نیازمند دستیابی به قدرت، رقابت، اعتبار ، شهرت، اطاعت، مسئولیت پذیری و دیگر غرایز هستند. یکی از راه های تأمین این نیازها مشار کت است. تفاوت های شخصیتی و خصوصیات افراد در ایجاد علاقه برای پاسخ گویی به انگیزه ها بسیار مهم است. به طور کلی علاقه افراد به مشارکت را می توان در حوزه انگیزه های روانی به این عوامل نیز ارتباط داد (مژده ای و زاهدی، ۱۳۸۸).
درجامعه محلی، هدف این است که مردم برانگیخته شوند تا خودشان را از قاعده تا رأس در نهادهای مشارکتی سازماندهی کنند (مطیعی لنگرودی و سخایی، ۱۳۸۸). وبر[۴۷]مشارکت یا کنش متقابل را تابع انگیزه ها واهداف میداند، از طرفی هالبوکس[۴۸]میگوید نیازهای اساسی انسان بیشتر باعث مشارکت افراد جامعه می شود. همونز[۴۹] نیز انگیزش را عامل مشارکت میداند. وی مصلحت (نفع شخصی مبتنی برتأمل) و مشروعیت (مبتنی بر باور) را از مهم ترین انگیزه های افراد برای مشارکت میداند (سعدی،۱۳۸۸). لیند و آنتون[۵۰] (۱۳۷۱) بیان میکنند جاییکه انگیزه های قوی وجود دارد، حتی روش های فاقد کارایی نیز به طور مؤثری مشارکت را تضمین میکند (میرترابی و همکاران، ۱۳۹۱).
به طور حتم، وجود انگیزه های متعدد در تحقق مشارکت تاثیر بسزایی دارد و مطالعه عوامل مؤثر بر انگیزه مشارکت زنان روستایی در دوره های آموزشی و برنامه های ترویجی و مشارکتی، یکی از مسائل کلیدی است که عدم توجه به آن تجربه ناموفق عدم مشارکت واقعی زنان روستایی را در پی خواهد داشت.
۲-۷-۲ اهمیت انگیزش در ترویج و آموزش کشاورزی
ترویج کشاورزی عبارت است از، فرایندی مستمر در جهت ارائه اطلاعات اثر بخش به مردم (بعد اطلاع رسانی) و سپس کمک به آنان در جهت کسب معلومات، مهارت و طرز تلقی های لازم به منظور استفاده ی مؤثر از این اطلاعات یا فن آوری. به طور کلی هدف ترویج، قدرت بخشیدن به مردم است تا با بهره گرفتن از این مهارت ها، معلومات و اطلاعات، کیفیت زندگی خود را بهبود بخشند. روشن است که اگر ترویج نتواند با ارباب رجوع خود ارتباط برقرار کند، نمی تواند به هدف خود دست یابد (شاه پسند، ۲۰۰۰).
مروج باید بداند که مخاطبانش چگونه یاد می گیرند و چگونه می توان در عمل یادگیری آنان را رهبری کرد. همچنین باید در ایجاد انگیزه و علاقه به یادگیری در آنان، اطلاعات کافی داشته باشد. دانستن موضوعات زیر میتوانند، مأمور تغییر را در انجام وظایفش کمک نمایند: آمادگی و تفاوت های فردی، انگیزش، رغبت ها و گرایش ها، انتقال یادگیری و روانشناسی اجتماعی یادگیری (عابدی سروستانی، ۱۳۷۶). درفرصت های یادگیری بعد ازعوامل محیطی و وراثتی، مهم ترین دلیل تفاوت در عملکرد یادگیری به عوامل انگیزش (حالت کلی)و انگیزه (نیروی اختصاصی) مربوط می شود. درحالی که نمی توان عوامل وراثت را افزایش داد و یا شرایط محیطی تا حدودی امکان بهبود دارد و بیشتر از آن مقدور نیست، ولی با افزایش انگیزش می توان به خود شکوفایی رسید (ملکیان و همکاران، ۱۳۸۹).
صاحب نظران معتقدند که اگر فردی میخواهد بر رفتار شخص دیگری تاثیر بگذارد، ابتدا باید بداند چه نیازها و انگیزه هایی برای آن شخص در آن موقع بخصوص بیشترین اهمیت را دارد. به عبارت دیگر، ابتدا باید علت یا علل رفتار را بشناسد و سپس به بررسی آن بپردازد (یادآور و پزشکی راد، ۱۳۷۸). مکتب ترویج، آموزش و پرورش افراد با هدف توانمند سازی آن ها را مهم ترین و اساسی ترین وظیفه خود میداند. اما این که فرد چگونه تحریک می شود و ارباب رجوع ترویج تحت چه شرایطی، در فعالیت های ترویجی به صورت داوطلبانه مشارکت میکند؟ حائز اهمیت است. با توجه به ماهیت داوطلبانه و غیر رسمی فعالیت های ترویجی، مشارکت آن ها در این گونه فعالیت ها مستلزم وجود انگیزه های قوی میباشد و نمی توان از تأثیر انگیزش در مشارکت چشم پوشی کرد. در واقع پذیرش تغییرات اجتماعی، شرکت فعال در یادگیری، قبول مسئولیت های فردی و اجتماعی، حضور در برنامه های توسعه روستایی و ملی، اعمال مدیریت صحیح، توفیق در تولید و به طورکلی موفقیت در هر عمل و رفتاری به میزان بسیار زیادی بستگی به انگیزش و تمایلی دارد که در انسان به وجود آمده و بروز میکند (بیژنی و همکاران، ۱۳۹۰).
۸-۲ مدل تعدیل یافته باس و دانلاپ
باس و دانلاپ (۱۹۹۰) در تحقیقی با عنوان”ریشههای الگویی رویارویی کشاورزی جایگزین در مقابل کشاورزی متعارف” به این نتیجه دست یافتند که استقلال طلبی، تمرکز زدایی از فعالیت های دولتی، جامعه پذیری، هماهنگی با طبیعت، تنوع بخشی به محصولات و محدودیت ها بر انگیزه مشارکت افراد مؤثر هستند. چیپ و فلورا[۵۱] (۱۹۹۸) در مطالعه خود با عنوان”عناصر جنسیتی پارادایم کشاورزی جایگزین” با بهره گرفتن از مدل باس و دانلاپ (۱۹۹۰) به بررسی عناصر مؤثر بر انگیزه های افراد برای مشارکت در فعالیت های کشاورزی جایگزین پرداختند. آن ها پی بردند که علاوه بر عناصری که (باس و دانلاپ ،۱۹۹۰) در مطالعه خود مطرح کردند دو عنصر دیگر که شامل دستیابی به زندگی خوب و رسیدن به تعالی بود، بر انگیزه زنان برای مشارکت در کشاورزی جایگزین مؤثر میباشند. پس از آن مک گی و همکاران[۵۲] (۲۰۰۷) در مطالعه ی خود سه عنصر اصلی و تأثیر گذار بر انگیزه افراد برای مشارکت در برنامه های گردشگری روستایی را استقلال طلبی، مشارکت مدنی و تنوع بخشی به محصولات را که بر گرفته از مدل باس و دانلاپ بودند، به شرح زیر بیان کردند: