پس اولیای حق با طلب رحمت از خدا، از او می خواهند که «توفیق دهنده ایشان در طاعت و عبادت و آمرزنده گناهان و معطی ثواب به آن ها در آخرت» (حسینی شاه عبدالعظیمی، ۱۳۶۳، ص ۳۲) باشد و آن ها را شایسته اخذ رحمت مخصوص مؤمنین گرداند که رحمتی فناناپذیر و بادوام است و آثار حقیقی آن در آخرت نمایان خواهد گردید؛ توفیق فرمانبرداری از خدا به وسیله رحمت اوست: «وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَهٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحیمٌ ، و (یوسف) افزود: من نفس خود را از گرایش به بدی ها تبرئه نمی کنم، چرا که نفس آدمی بسیار به بدی فرمان میدهد، مگر کسی را که پروردگار من بر او رحم کند، به راستی پروردگار من آمرزنده و مهربان است» (یوسف: ۵۳) و آمرزش گناهان نیز به رحمت او انجام میگردد: «فَإِنْ عَفَوْتَ فَخَیْرُ رَاحِمٍ وَ إِنْ عَذَّبْتَ فَغَیْرُ ظَالِمٍ حُجَّتِی یَا اللَّهُ فِی جُرْأَتِی عَلَى مَسْأَلَتِکَ مَعَ إِتْیَانِی مَا تَکْرَهُ جُودُکَ وَ کَرَمُکَ وَ عُدَّتِی فِی شِدَّتِی مَعَ قِلَّهِ حَیَائِی رَأْفَتُکَ وَ رَحْمَتُک، خدایا اگر (از گناهانم) بگذری بهترین مهرورزی و اگر عذاب کنی ستم نکرده ای، دلیل و بهانه من ای خدا در این که دلیری کنم در سؤال کردن از تو با این که رفتارم خوشایند تو نیست همان جود و کرم توست و ذخیره من در سختیم با بی شرمی من همان رأفت و مهربانی توست» (دعای ابوحمزه ثمالی، ص ۷۱۹)، « بَلْ کَیْفَ یَضِیقُ عَلَى الْمُذْنِبِینَ مَا وَسِعَهُمْ مِنْ رَحْمَتِکَ یَا وَاسِعَ الْمَغْفِرَهِ یَا بَاسِطَ الْیَدَیْنِ بِالرَّحْمَهِ فَوَ عِزَّتِکَ یَا سَیِّدِی لَوْ نَهَرْتَنِی مَا بَرِحْتُ مِنْ بَابِک، بلکه چگونه ممکن است میدان بر گنهکاران تنگ شود با آن رحمت وسیعت که ایشان را فرا گرفته، ای وسیع آمرزش، ای دو دستت به رحمت باز، سوگند به عزّتت ای آقای من اگر چه برانیم من از در خانه ات بر نخیزم … » (همان، ص ۷۲۲).
«کلمه «رحیم» بر نعمت دائمی، و رحمت ثابت و باقی او دلالت (می) کند، رحمتی که تنها به مؤمنین افاضه میکند، و در عالمی افاضه میکند که فناناپذیر است، و آن عالم آخرت است، هم چنان که خدای تعالی فرمود: «وَ کانَ بِالْمُؤْمِنینَ رَحیماً » » (احزاب: ۴۳)[۱۲] (تفسیر المیزان ، ج ۱، ص ۳۰). «و نیز فرموده: إِنَّهُ بِهِمْ رَؤُفٌ رَحیم، به درستی که او به ایشان (رسول و مؤمنان) مشفق و مهربان است (توبه: ۱۱۷). رحمت خاص مخصوص اهل ایمان است (اعراف: ۵۶، بقره: ۱۵۷ ـ ۱۵۶ و بقره: ۲۱۸)، «یَا مَنْ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یَشَاء، ای که مخصوص به رحمت خویش گرداند هر که را خواهد» (دعای جوشن کبیر، فراز ۸۴، ص ۱۵۸). و رحمت عام خداوند همه را در بر میگیرد: «یَا مَنْ هُوَ عَلَى عِبَادِهِ رَحِیمٌ ، ای که بر بندگان خویش مهربانی» (همان، فراز ۱۹، ص ۱۴۳)، «إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحیم، همانا خدا درباره بندگان بسیار رئوف و مهربان است» (بقره: ۱۴۳ و حج: ۶۵) و « اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ ، او به بندگان خود رئوف است» (آل عمران: ۳۰)، دلائلی بر رحمت عامّه پروردگار است.
امام حسین علیه السلام، که در دعای عرفه می فرمایند: « یَا رَحْمَانَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ وَ رَحِیمَهُمَا، ای بخشاینده دنیا و آخرت و مهربان آن دو» (دعای معروف عرفه، ص ۸۷۳) رحمت خداوند را از دنیا تا آخرت و بر همگان گسترش میدهند و دامنه آن را بسیار وسیع معرفی می نمایند و در مورد انسان که دلش با رحمت و احسان پیوند میخورد باید گفت که «برای پیوند خلق با خالق … از همین صفت رحمت باید استفاده کرد» (مکارم شیرازی، ۱۳۷۴الف، ص ۲۶)، «یَا مَنْ فَضْلُهُ عَمِیم، ای که فضلش عمومی است» (دعای جوشن کبیر، ص۱۴۹).
انسانی که به صفت رحمت و مهربانی پرورگار می اندیشد به آن دل خوش میدارد، مهر در گرو آن کردگار مهربان می بندد و تنها به درگاه او دست حاجت دراز میکند و در دامن مهر او اشک می ریزد، تنها با او درد دل را نجوا می کند و در دامان محبّت و رحمت او مسرور میگردد (یونس: ۵۸). انسانی که دل در گرو مهر پروردگار نهاد، نسبت به او امیدوار میگردد: « وَ أَفْضَلَ مَنْ رَجَاهُ رَاج، و (ای) برتر کسی که امیدواران بدو امید دارند» (دعای ابوحمزه ثمالی، ص ۷۱۹) و خود را این گونه معرفی می کند: « مُؤَمِّلٍ لِرَحْمَتِک، کسی که آرزومند رحمت توست» (دعای کمیل، ص ۱۰۴)، « وَ هُوَ یَأْمُلُ فَضْلَکَ وَ رَحْمَتَک» (همان) « وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لا أَرْجُو غَیْرَهُ وَ لَوْ رَجَوْتُ غَیْرَهُ لَأَخْلَفَ رَجَائِی، و ستایش خدایی را که به جز او امید ندارم و اگر به غیر او امیدی داشتم ناامیدم می کرد» (دعای ابوحمزه ثمالی، ص ۷۱۷). « وَ مَنَاهِلَ الرَّجَاءِ إِلَیْکَ مُتْرَعَهً ، و چشمه های امید را به سویت سرشار می یابم» (همان). امید به پروردگار شرط ایمان، و ناامیدی از رحمت او کفر و گمراهی است (حجر: ۵۶، یوسف: ۸۷ و عنکبوت: ۲۳). پروردگار با رحمت خود خطاهای انسان را پرده پوشی می کند: « وَ بِرَحْمَتِکَ أَخْفَیْتَه، به واسطه رحمتت بود که آن ها (گناهان) را پنهان داشتی» (دعای کمیل، ص ۱۰۶) و خداوند برحمت خود او را حفظ می فرماید: «وَ احْفَظْنِی بِرَحْمَتِک، و به رحمت خود مرا نگه دار» (همان، ص ۱۰۷) و غضب خود را به واسطه رحمت و مهربانیش به تأخیر می اندازد: « سُبْحَانَ مَنْ هُوَ رَحِیمٌ لا یَعْجَل، منزّه است آن خدای مهربانی که شتاب نکند» (دعاهای هر شب ماه مبارک رمضان، ص ۷۱۲)؛ و رحمتش بر خشمش پیشی میگیرد: « یَا مَنْ وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ رَحْمَتُهُ یَا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَه، ای که رحمتش همه چیز را فرا گرفته، ای که رحمتش بر خشمش پیشی جسته» (دعای جوشن کبیر، ص ۱۴۳)، و کسی را که هیچ کس بر او ترحم ننماید، مورد رحمت قرار میدهد « یَا رَاحِمَ مَنْ لا رَاحِمَ لَه، ای ترحّم کننده آن کسی که ترحّم کننده ای ندارد» (همان، ص ۱۵۲).