“>
ب) جرایم مصنوعی (قرار دادی یا اعتباری) که حاصل پیشرفت و تمدن بشری و تغییر و تحول در اندیشههای انسان است. به هر حال مفهوم اجتماعی جرم ، پایه و اساس تعریف حقوقی جرم قرار میگیرد و بـر خلاف قانونگذار که نگاهی بر مفهوم جرم اجتماعی دارد، قاضی صرفا به مفهوم حقـوقی جرم می نگرد. در قانون مجازات اسلامی ایران تعریف جامع و کاملی از جـرم بیـان نگردیـده است و در تعریف آن به« هر فعل یا ترک فعلی که در قـانون بـرای آن مجـازات تعیـین اشاره شده است. از همین تعریف کوتاه می توان دریافت که اولاً جرم یـک نمود خارجی دارد که به صورت فعل یا ترک فعـل نمایـان مـی شـود و صـرف داشـتن اندیشه و عقیده جرم نیست و دوماً جرم توأم با مجازات است و بـدون وجـود ضـمانت اجرایی به نام مجازات، چه در حقوق ایران و چه در حقوق فرانسه جرم قابل تصور نمی باشد.از طرفی هم لازم به ذکر است که جرم در حقوق ایران و فرانسه به جرایم مدنی و کیفری هم تقسیم می شود که در مورد تعریف آن باید بگوئیم منظور از جرم مدنی به فعلی اطلاق میشود که من غیر حقٍ، زیانی به دیگری وارد و فاعل را به جبران آن ملتزم کند و ممکن است نصّ خاصّی در قانون نداشته باشد مثل مادۀ ۳۲۸ قانون مدنی کشورمان که در آن عنوان شده است : « هر کس مال غیر ار تلف کند ضامن آن است و باید مثل یا قیمت آن را بدهد اعمّ از اینکه از روی عمد تلف کرده باشد یا بدون عمد و اعم از اینکه عین باشد یا منفعت و اگر آن را ناقص یا معیوب کند ضامن نقص قیمت آن مال است.[۱۰]»در حقوق فرانسه هر کس عامدا به دیگری خسارت وارد کند مرتکب جرم مدنی شده است .[۱۱]
در مورد تعریف جرم کیفری نیز باید گفت در حقوق ایران جرم کیفری به معنای عام، عبارت است از هر فعلی که به موجب قوانین کیفری انجام دادن و یا ترک آن با مجازات مقرّر توأم باشد؛ مانند قتل، کلاهبرداری، سرقت، و غیره از حیث عنصر قانونی جرم کیفری بنا به اصل قانونی بودن جرایم، فعل خاصی است که در قانون تصریح شده است. و از حیث عنصر مادّی جرم کیفری ممکن است مستقل از زیان و خسارتهای مادّی تحقّق یابد[۱۲].
در حقوق فرانسه منظور از جرم کیفری عبارت است از هر عمل یا ترک عمل که از یک انسان سرزده، حکومت جلوگیری از آن را لازم دیده و برای مرتکب، به موجب قانون، مجازاتی را که مستلزم بدنامی است، مقرر داشته است[۱۳].
بند دوم : خیانت و تعریف آن در حقوق ایران و فرانسه
الف : تعریف لغوی
در حقوق ایران و فرانسه معنای لغوی متفاوتی برای واژه خیانت بیان شده است که یکی از معانی شمرده شده برای آن پیمان شکنی ، نقض عهد و بی وفایی است و برخی از حقوق دانان از آن به عدم رعایت امانت تعبیر کردهاند .[۱۴]
ب : تعریف اصطلاحی
خیانت در اصطلاح از دستورات الهی خارج شدن و منهیات حق را مرتکب شدن، معنا شده است[۱۵]
بند سوم : امانت و تعریف آن در حقوق ایران و فرانسه
الف : تعریف لغوی
واژه «امانت» از ریشه«اَ مَ نَ» به معنای ایمنی و ارامش قلب و خاطرجمع بودن است. اَمن و امانهَ و امان در اصل به یکی معنی اند.
واژه امانت همچون واژه های امن، امان و ایمان، هر سه مصدر هستند و از ریشه «ام ن» در اصل، آرامش خاطر و آرامش نفس و ازبین رفتن بیم و هراس است.امانت در لغت فرانسه ضدخیانت و به معنای اعتماد نمودن است.[۱۶]
درفرهنگ معین ولغت نامه دهخدا«امانت »به معانی زیربه کاررفته است:
۱- امین بودن
۲- راستی، درستکاری
۳- استواری
۴- مال یا چیزی که به کسی برای نگاه داشتن سپرند
۵- سپرده
۶- ودیعه
۷- بسته ممهور(مهر شده) که به پستخانه دهند تا ان را به مقصدی برساند.
۸- زنهاری وبی بیمی
۹- حفاظت و نگهداری و صیانت[۱۷]
ب : تعریف اصطلاحی
معنای اصطلاحی امانت درتعاریف زیربکاررفته است:
در اصطلاح فقها: در اصطلاح فقهی «امانت» در همان معنای لغوی استمال شده، ولی در موارد فراوانی به معنای زیر به کار رفته است:
«امانت» دارایی و جنسی که به اذن مالک آن یا به اذن شارع مقدس در اختیار غیرمالک آن قرار میگیرد.[۱۸]
در اصطلاح مفسران: تکالیفی که خدای متعال بر خلق تعیین کردهاست از غبادات و طاعات.[۱۹]
در اصطلاح متصوفان: استعدادی که خداوند برای کسب خیر و علم و عشق در دل انسان به ودیعت نهاده است.[۲۰]
در اصطلاح تصوف: جامعیت اسماء و صفات یا هستی حق.[۲۱]در حقوق فرانسه امانت در اصطلاح برای چیزهایی به کار میرود که به امانت نهاده شده اند.[۲۲]
بند چهارم : مال و تعریف آن در حقوق ایران و فرانسه
الف : تعریف لغوی
مال در لغت به معنی و پول ، پس اندازو اندوخته و دارایی و خواسته آمده است[۲۳] ضمنا اموال در لغت به معنی مالها، املاک و اسباب و امتعه و کالا و ثروت و هرچیزی که در تملک کسی باشد، یا در تصرف و ید کسی باشد، گفته میشود[۲۴].
ب : تعریف اصطلاحی
در اصطلاح مال عبارت است از چیزی که ارزش اقتصادی داشته و قابل تقویم به پول بوده و ارزش مبادله را دارا باشد. بنابرین حقوق مالی مانند حق تحجیر و حق شفعه و حق صاحب علامت تجاری هم مال محسوب میشود.[۲۵]
در اصطلاح حقوق فرانسه هر چیزی که انسان میتواند از آن استفاده کند و قابل تملک هم باشد، مال است[۲۶].
از نظر حقوقی، به چیزی مال میگویند که دارای دو شرط اساسی باشد؛
اول؛ این که مفید باشد و نیازی را بر آورد، خواه آن نیاز مادی باشد یا معنوی.
دوم؛ این که قابل اختصاص یافتن به شخص یا ملت معین باشد.
اشیایی مانند دریاهای آزاد و هوا و خورشید، از ضروریترین وسایل زندگی است، و هیچ کس نمیتواند نسبت به آن ادعای مالکیت انحصاری کند. البته احتمال دارد اشخاص بخشی ناچیز از هوا یا انرژی خورشیدی را به خود اختصاص دهند و تملک کنند، ولی این تملک چهرهای از انتفاع از این نعمتهای خداداد و همگانی است و باید به گونهای باشد که مزاحم بهرهبرداری عموم از آن ها نباشد. بنابرین لازم نیست که مال دارای مالک خاص باشد. همان طوری که قانون مدنی فصل سوم از باب اول را اختصاص به بیان اقسام و احکام اموالی داده است که مالک خاص ندارند؛ مانند آب های مباح و زمین موات و شکار[۲۷] .
در گذشته واژه مال ویژه کالای مادی بود، ولی پیشرفتهای زندگی کنونی به تدریج آن را از این معنی محدود و ابتدائی خارج ساخته است. امروزه به تمام عناصر گوناگون دارایی مانند زمین و اموال منقول و مطالبات و حقوق مالی و حتی حق تألیف و اختراع و سرقفلی نیز مال گفته میشود.
قانون مدنی ما مال را تعریف نکرده است، اما با بررسی مصادیق اموال در مواد مختلف میتوان دریافت که نویسندگان قانون مدنی ما آن را به معنای گسترده خود در نظر گرفتهاند. در این معنا کلمه مال به تمام اشیاء و حقوقی که دارای ارزش اقتصادی است گفته میشود. در بعضی از موارد برای رفع هر گونه ابهام اموال و حقوق مالی با هم آورده شده اند. در نتیجه کلمه مال در عرف کنونی به دو معنی مادی و حقوقی به کار برده میشود.
“