۳ ماده از چهار ماده بخش چهارم (صندوق میراث طبیعی) کنوانسیون، حاوی وظایف و تعهداتی برای دولتهای عضو است. در بند ۱ ماده ۱۶ دولتها موظف به پرداخت اجباری سهمیه خود به فاصله هر دوسال یکبار به صندوق میراث جهانی هستند که مجمع عمومی اعضای کنوانسیون میزان و سقف آن را که به هر حال بیش از ۱ درصد بودجه معمولی یونسکو نیست، تعیین میکند. مطابق بند ۲ همین ماده دولتها میتوانند هنگام تودیع سند تصویب، قبولی یا الحاق خود را مقید به بند ۱ ماده ۱۶ نکنند. این امر خود موجب شده تا بر اساس بند ۲ ماده ۱۶ سهمیه دولتهای پیشگفته به هر حال پرداخت شود تا اختلالی در برنامه های کمیته پیش نیاید، اما نه در متن کنوانسیون و نه در دستورالعملهای عملیاتی، منبع تأمین این تعهد مشخص نشده است.[۷۷]
بر اساس ماده ۱۷، دولتها ملزم به لحاظ کردن یا تشویق به تأسیس بنیادها یا انجمنهای ملی عمومی یا خصوصی هستند که هدف آن ها دعوت به اهدای کمک برای حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی مندرج در مواد ۱ و ۲ است.
ماده ۱۸ دولتها را موظف میکند به تلاشهای بینالمللی که صندوق میراث جهانی تحت نظارت یونسکو سازماندهی میکند، یاری رسانند و جمع آوری سهمیهها، اعانات، کمکها و… مندرج در بند ۳ ماده ۱۵ را تسهیل کنند.
بر اساس ماده ۱۹ از بخش پنجم معاهده (شرایط کمکهای بینالمللی)، دولتها میتوانند درخواست کمکهای بینالمللی برای بخشی از میراث جهانی واقع در قلمرو خود کنند. در این صورت موظفند به همراه درخواستشان، اطلاعات و مستندات مندرج در ماده ۲۱ را شامل عملیات مدنظر، اقدامات ضروری، مخارج آن ها، فوریت و دلایلی حاکی از آنکه منابع دولت متقاضی کمکهای بینالمللی کفاف تمامی مخارج را نمیدهد، ارائه دهند.
همچنین بر اساس ماده ۲۶ از همین بخش، دولتهای دریافتکننده کمکهای بینالمللی باید در توافقتنامه با کمیته میراث جهانی، شرایط اجرای برنامه یا طرحی که برای آن کمکهای یادشده را دریافت کردهاند را مشخص کنند. دولت دریافتکننده کمک بینالمللی مسئول ادامه حمایت، حفاظت و شناساندن اموالی که بدین ترتیب حفاظت میشود، مطابق با شرایط مقرر در موافقتنامه مذکور است.
هر دو ماده بخش ششم (برنامه های آموزشی) دارای تعهدات و الزاماتی برای دولتهای عضو است. در بند ۱ ماده ۲۷ دولتها متعهدند بهتمامی طرق مناسب و بهویژه به وسیله برنامه های آموزشی و اطلاعاتی، تلاش کنند تا حس احترام و تحسین اتباع خود به میراث فرهنگی و طبیعی مندرج در مواد ۱ و ۲ را تقویت کنند. بر اساس بند ۲ این ماده دولتها باید مردم خود را بهشکلی گسترده از خطرات تهدیدکننده این میراث و فعالیتهای انجام شده در قالب کنوانسیون آگاه کنند. در ماده ۲۸ نیز دولتهای دریافتکننده کمکهای بینالمللی باید تدابیر لازم برای شناساندن اهمیت آثاری که این کمکها به آن ها تعلق گرفته و نقش کمکهاییادشده، اتخاذ کنند.
بخش هفتم معاهده (گزارشها) یکی از بخشهای شاخص این کنوانسیون است. بر اساس تنها ماده این بخش (ماده ۲۹) دولتها باید گزارشهایی را به کنفرانس عمومی یونسکو در فواصل زمانی و بهشکلی که مجمع یادشده تعیین میکند، ارائه دهند. این گزارشها حاوی اطلاعاتی درباره مقررات قانونی و اداری مصوب یا هر گونه اقدام دیگری است که برای اعمال این کنوانسیون انجام دادهاند. این اطلاعات شامل ارائه تفصیلی تجربیات حاصله در این زمینه نیز میشود.
۳٫ کنوانسیون سازمان ملل متحد درباره حقوق دریاها (۱۹۸۲)
کنوانسیونهای ژنو ۱۹۵۸ به موضوع میراث فرهنگی زیر آب هیچ اشارهای نکردند. به همین ترتیب موضوع حفاظت از میراث فرهنگی زیر آب نیز از موضوعات اصلی مذاکرات کنفرانس سوم سازمان ملل در مورد حقوق دریاها نبود و به همین دلیل بیش از دو ماده از مجموع ۳۰۹ ماده کنوانسیون به این موضوع اختصاص پیدا نکرد و مذاکرات در این خصوص به آثار یافت شده در اعماق دریا در ماورای محدوده صلاحیت ملّی دولتها محدود شده است. دقیقاً از همین روست که بررسی این موضوع به کمیته اعماق که وظیفهاش بررسی مسائل اعماق دریا در منطقه دریای آزاد بود واگذار شد. لیکن در کمیته دوم کنفرانس نیز پیشنهاداتی در مورد وضعیّت حقوقی آثار تاریخی و باستانی مکشوفه در منطقه مجاور ارائه شد که محصول آن پیشنهاد ماده دیگری در این رابطه بود.[۷۸]دو ماده مذکور عبارتند از مواد ۱۴۹ و ۳۰۳ که با دیگر مقررات کنوانسیون که به مسائل کلّی انتساب حقوق و صلاحیتها در مناطق مختلف دریایی میپردازند تکمیل میشوند. در این رابطه میتوان به مواد ۶۰-۵۶ راجع به حقوق و تکالیف دولتهای ساحلی و دیگر دولتها در منطقه انحصاری و اقتصادی، مواد ۷۷ و ۸۰ راجع به حقوق دولت ساحلی بر فلات قاره، ماده ۸۷ راجع به آزادی دریاهای آزاد، ماده ۸۹ راجع به بیاعتباری ادعاهای حاکمیت بر دریاهای آزاد و ماده ۱۱۱ راجع به حق تعقیب فوری اشاره کرد. به هر حال دو ماده اصلی کنوانسیون ۱۹۸۲ در زمینه مورد بحث ما، مواد ۱۴۹ و ۳۰۳ هستند. در ذیل به بررسی و تحلیل این دو ماده میپردازیم.
دو ماده فوقالذکر به همراه دیگر مواد کنوانسیون تکمیل میشوند، موادی که در بخشهای مختلف کنوانسیون آمده و بر مناطق دریایی مختلف قابل اعمالند و در مجموع، عناصر تشکیلدهنده رژیم حقوقی حاکم بر حمایت از میراث فرهنگی در مناطق مختلف دریایی تلقی میشوند. اصولاً برای مطالعه مناطق مختلف دریایی و رژیم حقوقی حاکم بر آن ها، آن مناطق را به سه گروه مناطق تحت حاکمیت دولت ساحلی، مناطقی که دولت ساحلی در آن ها حقوق حاکمه خود را اعمال میکند و مناطق ماورای صلاحیت ملّی تقسیم میکنند. ما نیز در ذیل به تأسی از این تقسیمبندی به بررسی رژیم حقوق حمایت از میراث فرهنگی و تاریخی در مناطق مختلف دریایی میپردازیم.
۱-۳- اموال فرهنگی واقع در مناطق تحت حاکمیت دولت ساحلی
به موجب مقررات کنوانسیون دولتها بر آبهای داخلی[۷۹]، دریای سرزمینی[۸۰] و آبهای مجمعالجزایری[۸۱] خود حاکمیت مطلق دارند.[۸۲] این حاکمیت شامل فضا، آبها، بستر و زیر بستر مناطق مذبور میگردد. حاکمیت دولت ساحلی بر مناطق مذبور بدین معنی است که اشیای واقع در بستر یا زیر بستر آن مناطق منحصراًً تابع قوانین و مقررات دولت ساحلی هستند. در نتیجه آن دولت میتواند در مورد اشیای یافت شده از بستر یا زیربستر آن مناطق، به دیگر دولتها مجوز عملیات خارج کردن آن ها از آن محل را اعطا کند یا از این کار جلوگیری کند. دولت ساحلی همچنین در اعمال حاکمیت خود، میتواند خود رأساً به این کار مبادرت ورزد.
با این وجود این عملیات نمیتواند از جمله تعلیق موقت حق عبور بیضرر کشتیهای خارجی مندرج در بند ۳ ماده ۳۵ را توجیه کند زیرا دولت ساحلی تنها هنگامی میتواند به آن کار اقدام کند که برای حمایت از امنیّتش، ضروری باشد و به نظر نمیرسد که خارج کردن یک کشتی غرق شده از این سنخ باشد.