نمازی و شکرالله (۱۳۹۲)؛ تحقیقی تحت عنوان “بررسی تعامل بین جریان نقدی آزاد، سیاست بدهی و ساختار مالکیت با بهره گرفتن از سیستم معادلات هم زمان؛ مطالعه موردی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران” انجام دادند. آن ها در تحقیق خود ۱۳۴ شرکت بورسی را در طی سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۹ مورد بررسی قرار دادند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش حاکی از عدم تأیید نظریه جریان نقدی آزاد جنسن است؛ و نشان میدهد استفاده از بدهی برای کاهش هزینه های نمایندگی حاصل از جریان نقدی آزاد به دلیل اثر متقابل آن بر ریسک جریان نقدی آزاد راه حل مناسبی نیست. همچنین با استناد به نتایج آزمون های آماری، متغیر تمرکز مالکیت نهادی و مالکیت دولتی با اثر منفی مهم و متغیر سطح مالکیت نهادی با اثر مثبت مهم بر ریسک جریان نقدی آزاد است.
رحیمیان و همکاران (۱۳۹۲)؛ در تحقیقی به تاثیر مدیریت سود بر رابطه جریانهای نقدی آزاد و ارزش سهامداران در شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های ۸۲ تا ۸۷، به به کارگیری روش رگرسیون خطی چندمتغیره مورد بررسی و آزمون قرار گرفته است. نتایج حاصل نشان میدهد میان جریان های نقدی آزاد و ارزش سهامداران، رابطه معنادار و مستقیمی وجود دارد. همچنین نتایج تحقیق حاکی از آن است که مدیران این شرکت ها تمایل دارند با بهره گرفتن از ابزار مدیریت سود، جریان های نقدی آزاد و در نهایت ارزش و ثروت سهامداران را افزایش دهند.
مرادزاده فرد و همکاران (۱۳۹۱)؛ تحقیقی با هدف بررسی رابطه بین پاداش هیات مدیره و مالکیت نهادی با مدیریت سود، که از طریق اقلام تعهدی اختیاری سنجیده می شود، در سطح شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸ انجام دادند. نتایج تحقیق با به کارگیری آزمون داده های ترکیبی اثرات تصادفی بیانگر آن است که بین مالکیت نهادی سهام و مدیریت سود رابطه منفی وجود دارد به عبارت دیگر، با افزایش درصد مالکیت نهادی سهام، انعطاف پذیری شرکت برای مدیریت اقلام تعهدی کاهش مییابد. علاوه بر این نتایج حاکی از آن است که بین میزان پاداش هیات مدیره و مدیریت سود رابطه مستقیم وجود دارد.
احمد پور و منتظری (۱۳۹۰)؛ تحقیقی با عنوان “نوع مدیریت سود و تاثیر اندازه شرکت، ساختار مالکیت و حاکمیت شرکتی” انجام دادند. نمونه تحقیق شامل، ۱۱۹ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سالهای ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۷ را در بر میگیرد. فرضیات با بهره گرفتن از دو رگرسیون و روش آماری داده های ترکیبی مورد آزمون قرار گرفته اند. نتایج به دست آمده حکایت از به کارگیری مدیریت سود کارا دارد. اندازه شرکت و مالکان خانوادگی دو عاملی هستند که بر گرایش مدیران در انتخاب نوع مدیریت سود، تاثیر گذارند. در مقابل بین مدیران غیر موظف، سهامداران نهادی و کیفیت حسابرسی مستقل با گرایش مدیران در انتخاب نوع مدیریت سود رابطه معناداری مشاهده نگردید. همچنین بررسی ها نشان میدهد که وجه نقد عملیاتی آتی، کاراتر از تغییرات در سود خالص، برای ارائه تصویری از قدرت سودآوری آتی است.
اعتمادی و شفاخیبری (۱۳۹۰)؛ در تحقیق خود، تاثیر جریان های نقد آزاد بر مدیریت سود و نقش کمیته حسابرسی در آن را بررسی نمودند که با بهره گرفتن از داده های ۸۷ شرکت نمونه پژوهش، از طریق آزمون پیرسن، تی استیودنت و رگرسیون چندگانه طی سالهای ۸۲ تا ۸۸ مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که رابطه معنادار مستقیمی بین مدیریت سود و جریان های نقد آزاد وجود دارد. به عبارتی جریان های نقد آزاد شرکت ها میتواند محرکی برای مدیریت سود تلقی شود همچنین یافت شد که شرکت هایی که دارای کمیتهی حسابرسی هستند مدیریت سود بهتری نسبت به سایر شرکت ها دارا میباشند و همچنین به بررسی رابطه کمیتهی حسابرسی و جریان های نقد آزاد و متغیرهای کنترلی پرداخت گردید که رابطه بین کمیته حسابرسی و جریان های نقد آزاد با مدیریت سود یافت نشد اما جریان های نقد آزاد، اندازه شرکت و کل اقلام تعهدی رابطه معنادا مستقیمی وجود دارد.
استا (۱۳۹۰)؛ تحقیقی با هدف بررسی ساختار مالکیت بر شیوه مدیریت سود انجام داد. جامعه آماری تحقیق شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای ۱۳۸۳-۱۳۸۷ است. نمونه آماری پژوهش شامل ۹۵ شرکت است. آزمون همبستگی و آزمون رگرسیون مقطعی چندگانه برای بررسی فرضیات استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که رابطه منفی و معناداری بین مالکیت نهادی و مالکیت مدیریتی با مدیریت سود وجود دارد، اما بین مالکیت شرکتی و مدیریت سود رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
هاشمی و کمالی (۱۳۸۹)؛ تاثیر افزایش تدریجی اهرم مالی، میزان جریان نقدی آزاد و رشد شرکت بر مدیریت سود را مورد مطالعه قرار دادند. نتایج نشان میدهد که میزان مدیریت سود در شرکت هایی که همواره درجه اهرم مالی زیادی دارند با شرکت هایی که به تدریج در گیر افزایش اهرم مالی میشوند تفاوت معناداری ندارد. سایر نتایج نشان میدهد جریان نقدی آزاد و رشد شکت عواملی تاثیر گذار در بروز رفتارهای فرصت طلبانه مدیران هستند که بر میزان مدیریت سود تاثیر گذار بوده است.
مرادزاده فرد و همکاران (۱۳۸۸)؛ در تحقیقی رابطه بین مدیریت سود و مالکیت نهادی را بر روی ۶۱ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای سالهای ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۶ بررسی کردند و نشان دادند که رابطه بین مدیریت سود و مالکیت نهادی منفی است.
مهرانی و باقری(۱۳۸۸)؛ با استفاده از۹۰شرکت نمونه طی سالهای ۷۸-۸۴ به بررسی اثرجریان های نقدی ازاد و سهامداران نهادی برمدیریت سود پرداختند نتایج تحقیق نشان میدهد که بین مدیریت سود وجریانهای نقد ازاد زیاد در شرکتهای با رشد کم ،رابطه معنادار مستقیمی وجوددارد، اما رابطه معناداری بین مدیریت سود و سهامداران نهادی در شرکتهای با جریانهای نقد ازاد و رشد کم پیدا نشد.
۲-۷- تحقیقات خارجی