این آزمون برای کلیه سالهای دوره تحقیق از طریق داده های شرکتهای نمونه اجرا میشود و (ضریب متغیر مستقل)، درجه پایداری سود در طول دوره تحقیق است. یعنی اگر مخالف صفر و معنیدار باشد، در نتیجه میتوان گفت سود شرکت پایدار میباشد.
۲-۲-۳-۱- ارتباط کیفیت سود با پایداری سود
کیفیت سود مفهومی است که دارای جنبههای متفاوتی است و از اینرو تعاریف متعدد و معیارهای اندازهگیری متفاوتی در رابطه با آن مطرح شدهاند. خواجوی و همکاران (۱۳۸۹)، برخی از این تعاریف را برشمردهاند:
روساین و همکاران[۳۵] (۱۹۹۹)، سودی را با کیفیتتر میداند که پایدارتر باشد. بنیش و وارگاس[۳۶] (۲۰۰۲)، کیفیت سود را احتمال پایداری عایدات جاری در آینده میدانند. وایت و همکاران[۳۷] (۲۰۰۳)، کیفیت سود را میزان محافظهکاری اعمال شده در سود گزارش شده میدانند. از نظر بائو[۳۸] (۲۰۰۴)، کیفیت سود را میتوان درجه نزدیکی سود شرکت با میزان جریانهای نقدی ایجاد شده تعریف کرد. لاگی و مارکورات[۳۹] (۲۰۰۴)، سود با کیفیت را سودی میدانند که محتوای اطلاعاتی بیشتری داشته باشد. کرسکن هایتر و ملوماد[۴۰] (۲۰۰۴)، سود با کیفیت بالا را سودی میدانند که به ارزش شرکت در بلندمدت نزدیکتر بوده و حاوی محتوای اطلاعاتی بیشتری باشد.
کیفیت سود را میتوان به سه دسته پایداری سود، سطوح ارقام تعهدی و سودی که منعکس کننده معاملات اقتصادی مربوط است تقسیم کرد (خواجوی و ناظمی، ۱۳۸۴).
۲-۲-۳-۲- روشهای ارزیابی کیفیت سود
به طور کلی چهار روش برای ارزیابی کیفیت سود به شرح زیر مطرح است :
۱- روش مبتنی بر مربوط بودن با ارزش سهام: در این روش ارتباط بین مقادیر مختلف سود و قیمت سهام (بازار) به کمک رگرسیون اندازهگیری میشود. هر چه میزان ضریب همبستگی تعدیلشده بیشتر باشد، سود متغیر مرتبطتر با ارزش است (بارس و همکاران[۴۱]، ۲۰۰۱).
۲- روش مبتنی بر محتوای اطلاعاتی: در این روش ارتباط بین تغییرات قیمت یا بازده سهام، با سطوح یا تغییرات غیرمنتظره مقادیر مختلف سود به کمک رگرسیون اندازهگیری میشود. هر چه میزان ضریب همبستگی تعدیل شده به یک نزدیکتر باشد، نشاندهنده بار اطلاعاتی بیشتری است.
۳- روش مبتنی بر توانایی پیشبینی: در این روش مهم آن است که مقادیر گذشته سود بتواند مقادیر آینده را پیشبینی کند. هر چه میزان قدرمطلق میانگین خطای پیشبینی کمتر باشد، آن مقدار توانایی پیشبینی بیشتری دارد.
۴- روش مبتنی بر سود اقتصادی: در این روش بیشتر معیارهای مبتنی بر پیشبینی هزینه سرمایه مدنظر قرار میگیرد. استنباط این است که این ارقام کیفیت بالاتری نسبت به سود حسابداری دارند. معیار ارزش افزوده اقتصادی از جمله معیارهایی است که بر این روش اتکا دارد (کارنل و لاندسمن[۴۲]، ۲۰۰۳).
۲-۲-۴- جریانهای نقدی
استاندارد حسابداری شماره ۲ کشورمان که به بحث در مورد صورت جریان وجوه نقد میپردازد، تعاریف زیر را در ارتباط با جریانهای نقدی به کار گرفته است:
وجه نقد عبارت است از موجودی نقد و سپردههای دیداری نزد بانکها و مؤسسات مالی اعم از ریالی و ارزی (شامل سپردههای سرمایهگذاری کوتاهمدت بدون سررسید) به کسر اضافه برداشتهایی که بدون اطلاع قبلی مورد مطالبه قرار میگیرد.
جریان وجه نقد عبارت است از افزایش یا کاهش در مبلغ وجه نقد ناشی از معاملات با اشخاص حقیقی یا حقوقی مستقل از شخصیت حقوقی واحد تجاری و ناشی از سایر رویدادها.
وجه نقد در این استاندارد تنها به موجودی نقد و سپردههای دیداری نزد بانکها و مؤسسات مالی اعم از ریالی و ارزی (شامل سپردههای سرمایهگذاری کوتاهمدت بدون سررسید) اطلاق میگردد. در مواردی که اضافهبرداشت در حساب جاری مجاز باشد (مثلا اضافهبرداشت در حسابهای بانکی خارج از کشور توسط واحد تجاری)، مانده اضافهبرداشتهایی که بدون اطلاع قبلی مورد مطالبه قرار گیرد باید از مبلغ مذکور کسر گردد.
ویژگی دیداری بودن در مورد اقلام تشکیلدهنده وجه نقد بدین معنی است که این اقلام بدون اطلاع قبلی قابل برداشت یا مطالبه باشد. سپردههای سرمایهگذاری بلندمدت وجه نقد تلقی نمیشود، زیرا هدف از نگهداری آن ها تحصیل سود است. هرگاه برای تسویه اضافهبرداشتهای بانکی مهلتی تعیین شده باشد، در صورتی میتوان آن ها را در محاسبه وجه نقد منظور کرد که مهلت مذبور از یک روز کاری تجاوز نکند.
تعریف مذکور در بند فوق دربرگیرنده اقلامی از سرمایهگذاریها و استقراض کوتاهمدت که معمولا در صورت جریان وجوه نقد سایر کشورها تحت عنوان معادل وجه نقد از آن ها یاد میشود، نیست. معادل وجه نقد بنا بر تعریف رایج عبارت از سرمایهگذاریهای کوتاهمدت سریعالتبدیل به وجه نقد است که احتمال خطر کاهش در ارزش آن ناچیز بوده و به آسانی و بدون اطلاع قبلی قابل تبدیل به مبلغ معینی وجه نقد باشد و موعد آن در زمان تحصیل تا سررسید حداکثر سه ماه باشد، به کسر وامها و قرضالحسنههای دریافتی از بانکها و سایر اشخاص که ظرف سه ماه از تاریخ تحصیل قابل بازپرداخت است.
عدمشمول معادل وجه نقد در تعریف وجه نقد در این استاندارد به دلایل زیر صورت گرفته است:
الف- تشخیص اقلام معادل وجه نقد از سایر سرمایهگذاریهای کوتاهمدت واحد تجاری یا استقراضهای کوتاهمدت بر اساس یک مرزبندی اختیاری صورت گرفته است. این نحوه عمل موجب میشود اولا نقش صورت جریان وجوه نقد در کمک به استفاده کنندگان صورتهای مالی جهت ارزیابی نقدینگی و انعطافپذیری مالی تضعیف گردد و ثانیاً تصویری مصنوعی از نحوه عمل واقعی مدیریت مالی واحدهای تجاری که اغلب به چنین تفکیکی بین اقلام معادل وجه نقد و سایر فعالیتهای سرمایهگذاری یا تامین مالی اعتقاد ندارند، ارائه شود.
ب- تعریف وجه نقد بدون شمول اقلام معادل وجه نقد تطابق بیشتری با تفکر حاکم بر مدیریت فعالیتهای اقتصادی و فرهنگ رایج تجاری کشور دارد.
ج- انعکاس جریانهای نقدی مرتبط با اقلام معادل وجه نقد تحت عنوان جریانهای نقدی ناشی از سرمایهگذاریهای کوتاهمدت یا جریانهای نقدی ناشی از فعالیتهای تامین مالی در صورت جریان وجوه نقد، هماهنگی بیشتری بین این صورت و طبقهبندی اقلام مربوط در ترازنامه فراهم میآورد.
د- عدم شمول اقلام معادل وجه نقد در تعریف وجه نقد، قابلیت مقایسه جریانهای نقدی واحدهای تجاری مختلف را افزایش میدهد.
۲-۲-۴-۱- انواع جریانهای نقدی
طبق نظر پابلو فرناندز[۴۳] (۲۰۰۲) اغلب در متون مالی، تعریف زیر برای جریان نقدی حسابداری بیان میشود:
(۲-۷) استهلاک + سود خالص پس از کسر مالیات = جریان نقدی حسابداری
در اینجا سه تعریف متفاوت دیگر از جریان وجوه نقد به این شرح ارائه میشود:
۱- جریان نقدی حقوق صاحبان سهام: جریان نقدی است که پس از تامین نیازهای سرمایهگذاری انجام شده، نیازهای سرمایه در گردش، پرداخت هزینه های مالی، هزینه های کارکنان و ایجاد بدهی جدید، در شرکت باقی میماند.