کارآفرین معتقد است برای به دست آوردن پول، اول باید از پول چشم بپوشد. وی برای رسیدن به موفقیت، حاضر است طعم شکست را بچشد. شکست در نزد کارآفرین واقعه ای است که هنوز فواید آن تبدیل به سود نشده است. کارآفرین اگر هیچ پولی از کارش به دست نیاورد تا زمانی که از کارش لذت میبرد خود را موفق احساس میکند.کارآفرین همواره در جستجوی ایده ها و فرصت های جدید است. کارآفرینان فردی اگر چه در مشاغل غیر مزدبگیری فعالیت میکنند اما با صاحبان مشاغل آزادی که فقط در تلاش هستند تا موقعیت خود را حفظ کنند و منافع ا اقتصادی خود را بدون داشتن ایده ی جدید یا خلق فرصت های جدید کسب و کار افزایش دهند، تفاوت های بسیاری دارند. آن ها استقلال شغلی را به علت عدم یافتن یک شغل استخدامی، انتخاب نکرده اند بلکه ممکن است سازمانی را به خاطر اجرای فکر و ایده شان ترک کرده باشند.
یکی دیگر از تفاوت های کارآفرینان با صاحبان مشاغل آزاد یا شرکت های کوچک و متوسط این است که آن ها خیلی سریع رشد می نمایند. بنابرین شرکت کوچک یا خود اشتغالی که در عرض ۳ تا ۵ سال پیشرفت چشمگیری نکرده باشد جزء کارآفرینان قرار نمی گیرد و لذا معنی اخص خود اشتغالی در همین تفاوت ها مشخص می شود. شغل کارآفرین با وجود اینکه از نوع خود اشتغالی غیرمزدبگیری است اما با صاحبان مشاغل آزاد به معنی اخص آن بسیار تفاوت دارد. آن ها فقط کار نمی کنند که بازده سرمایه شان را بالا ببرند و مانند سرمایه داران معمولی و غیر خلاق سعی نمی کنند فقط تهدیدها را شناسایی و رفع کنند. این افراد به هیچ عنوان تمایلی به انجام کارهای رایج و دلالی یا خرید و فروش بدون نوآوری و فرصت گرایی ندارند، اگر چه سود فراوانی برایشان داشته باشد.
امروزه بحث کارآفرینی از مهم ترین سازوکارهای حوزه مدیریت در ایجاد زمینههای اشتغال و توسعه شده است به طوری که «گیدنز» دوران کنونی را به عصر کارآفرینی تعبیر میکند. ضرورت وجود کارآفرینان در بخش های صنعت، تجارت و خدمات، چه در سازمان های دولتی و چه در شرکت های خصوصی یک امر جدی و حیاتی تشخیص داده شده است(علیزاده،۱۳۸۲). عدم توجه کافی به کارآفرینی این سوال را فراروی برنامه ریزان کشور قرار داده است که چرا پتانسیل بیکاری در جامعه رو به افزایش است؟ چرا جوانان تحصیل کرده کشورمان کمتر تمایل به خود اشتغالی (کارآفرینی) دارند؟ یا چرا جوانان درصدد ایجاد کسب و کار نیستند؟ چه عوامل اجتماعی و فرهنگی بر این تمایل تاثیرگذار است؟ امکان بالقوه تمایل به خود اشتغالی نزد جوانان ما چه میزان است؟ کدام جوان، با چه ویژگی های شخصیتی و زمینه ی اجتماعی و فرهنگی تمایل به خود اشتغالی (کارآفرینی) دارند؟ چگونه می توان این ویژگی های شخصیتی و زمینه ی اجتماعی و فرهنگی را بارورتر کرد و افزایش داد؟ در سالهای اخیر با توجه به نقش کارآفرینان در رشد و شکوفایی صنعتی و اقتصادی کشورها و نیز با عنایت به مسایل و تنگناهایی که از نظر اقتصادی و توسعه ی صنعتی و به خصوص اشتغال وجود دارد، ضرورت ایجاب میکند تا به ترویج توسعه ی کارآفرینی و فرهنگ آن در بین افراد جامعه پرداخته شود(Ardichivili, 2003).
۲-۱-۷- جوان و مثلث اشتغال
همان طور که در قسمت های قبلی توضیح داده شد، هر فردی خواسته یا نا خواسته و آگاهانه یا نا آگاهانه بنا به شرایط محیطی و ویژگی ها و نیاز های شخصی خود در سن خاصی وارد زندگی شغلی می شود. دوره ای که از نظر زمانی بیشتر عمر در آن سپری خواهد شد و از نظر تاثیر بر سایر شئونات زندگی اهمیت ویژه ای دارد و به قوت می توان گفت این انتخاب در سرنوشت و خوشبختی و سعادت دنیوی و اخروی انسان تاثیر بسزایی دارد. لذا جا دارد با حساسیت بیشتری به آن پرداخته شود. اغلب جوانان زندگی شغلی خود را پس از پایان تحصیلات متوسطه و دانشگاهی شروع میکنند و احتیاج دارند در انتخاب صحیح شغل و نوع زندگی شغلی خود راهنمایی و هدایت شوند. هر جوانی باید نسبت به ویژگی ها، اهداف، علایق و ضعف و قدرت خود به صورت واقعی، شفاف و واضح اطلاع داشته باشد تا بتواند در کنار ویژگی ها، الزامات و شرایط مختلف انواع زندگی شغلی، انتخابی صحیح و به موقع داشته باشد(طاهری،۱۳۹۱) .
برای این که جوان شغل مناسبی را برای خود انتخاب کند و زندگی شغلی مطلوبی را پایه ریزی نماید، ابتدا باید بداند چند نوع زندگی شغلی وجود دارد و سپس کدام یک با اهداف، ایده ها، روحیات، گرایش ها، توانایی ها، علایق و مهارت های وی سازگار است(همان منبع).
برنامه ریزی در خصوص اشتغال جوانان و نیز مسیرهای شغلی آنان یکی از مسائلی است که امروزه باید به دقت مورد بررسی قرار گیرد. در وضعیت فعلی با افزایش جوانان جویای کار، نرخ بیکاری در حال افزایش است و در بلند مدت جوانان، دیگر نیز چندان احساس امنیت شغلی نمی کنند. به لحاظ اقتصادی نیز این وضعیت واقعه ی ناگواری است، جدا از این که هزینه ی اتلاف منابع انسانی نیز زیاد بالا است. با توجه به اینکه ما هم اکنون در دوران تحول کاری قرار گرفته ایم، مشاغل در حال رشد و پویایی سازمان ها روز به روز در حال افزایش است. بدین ترتیب نیز انتخاب شغل سخت تر و سخت تر می شود. در این عرصه یافتن شغل دائم برای جوانان سخت شده است. جوانان باید آموزش هایی ببینند که مهارت های آنان تقویت شود و برای مشاغل گوناگون آماده شوند. به همین دلیل به مهارت های خاص کسب و کار، کارآفرینی، نوآوری و تغییر نگرش در مورد ساختارهای کاری نیازمندند(همان منبع). بیکاری جوانان تحصیلکرده ی دانشگاهی در کشور و ضرورت ایجاد اشتغال مولد موجب شده است راهکار اساسی در این زمینه، یعنی کارآفرینی مورد توجه قرار گیرد(همان منبع).
اشتغال به عنوان مهمترین نیاز نسل جوان که با تامین مناسب آن سایر نیازهای او نظیر مسکن، ازدواج و غیره نیز سامان مییابد و بدیهی است که رشد فضیلت های انسانی و معنوی نسل جوان نیز در گرو اشتغال مفید میباشد. پدیده هایی نظیر فقر، تورم، اختلافات طبقاتی، کاهش تولید وعدم رونق اقتصادی نتیجه ی نرخ بالای بیکاری و بهره وری پایین نیروی انسانی است(همان منبع).
۲-۱-۸- انتخاب شغل و عوامل مؤثر در اشتغال