بر اساس نتایج یافته های پژوهشی که حجازی و برجعلی (۱۳۸۸) انجام دادند نتایج یافته ها نشان داد که مؤلفههای تفکر انتقادی ( جستجوگری حقایق، نظامندی، و تحلیلگری) بر سبکهای هویت اطلاعاتی تاثیری مستقیم و معنادار دارد. از دیگر نتایج این پژوهش تاثیر مستقیم و معنادار تفکر انتقادی( نظامندی و تحلیلگری) بر سبک هویت هنجاری است. به دلیل آن که افراد با سبک هویت هنجاری با ویژگیهای همچون وظیفه شناسی، کمک خواهی، مقاومت در برابر ابهام، میل شدید به ساختارمندی قضایا، و عدم تمایل به بررسی ارزش ها و باورهای ناهماهنگ با خود، شناسایی میشوند. به طوریکه این افراد از موقعیت سازمان یافته استقبال کرده و از آن پیروی میکنند. البته این پیروی کورکورانه نیست و تا حدودی ارزیابی در این پیروی نقش ایفا میکند. مؤلفههای تفکر انتقادی بر سبک هویت مغشوش/ اجتنابی اثر مستقیم و معکوس دارند. علت این امر شاید آن باشد که افراد با هویت مغشوش/ اجتنابی در تصمیمگیری بیشتر به مقضیات و پیامدهای محیطی تأکید داشته و از راهبردهای نامطلوب استفاده میکنند. خوداگاهی محدود دارند و به کارگیری آن ها از راهبردهای اسنادی و شناختی توسط آن ها ناکارآمد است. بنابرین طبیعی است که تفکر انتقادی اثر معکوس بر هویت مغشوش/اجتنابی دارد. بر اساس یافته ها، جستجوگری هیچ تاثیری بر سبک هویت هنجاری ندارد. این یافته ها در راستای نظریه برونسکی بوده به این دلیل که، کاوشگری در افراد هنجاری بسیار پایین بوده و آنان کمتر در پی بازبینی اطلاعات هستند. مؤلفههای تفکر انتقادی بر سبک هویت مغشوش/ اجتنابی اثر مستقیم و معکوس دارند. علت این امر شاید آن باشد که افراد با هویت مغشوش/ اجتنابی در تصمیمگیری بیشتر به مقضیات و پیامدهای محیطی تأکید داشته و از راهبردهای نامطلوب استفاده میکنند. خوداگاهی محدود دارند و به کارگیری آن ها از راهبردهای اسنادی و شناختی توسط آن ها ناکارآمد است. بنابرین طبیعی است که تفکر انتقادی اثر معکوس بر هویت مغشوش/اجتنابی دارد.
۲-۱۰- سابقه علمی پیشینه پژوهش در خارج داخل از کشور:
۲-۱۰-۱- پیشینه مربوط به سلامت اجتماعی
کیینز و همکاران (۱۹۹۸) به بررسی رابطه بین سلامت اجتماعی، از خود بیگانگی، وناهنجاری اجتماعی پرداخته است مطالعه در ایالات متحده انجام شده و به این نتایج دست یافته است. بین سلامت اجتماعی و مسولیتپذیری زندگی اجتماعی میزان رابطه زیادی نشان داده شد. به خصوص انسجاماجتماعی و مشارکتاجتماعی، در آن دسته از افرادی که با اطراف خود و برای حل مسائل و مشکلات همکاری و همفکری میکردند در مقایسه با افرادی که بااطرافیان خود ارتباط نداشتند میزان بالاتری نشان داده شد.
کیگوگنانی و همکاران(۲۰۰۸) در پژوهشی سعی کردند تا به ارزیابی ارتباط بین مشارکتاجتماعی، درک اجتماعی در میان دانشجویان ایتالیایی، آمریکایی، ایرانی و تاثیر این دو متغیر بر سلامت اجتماعی بپردازد نتایج نشان داد مشارکت اجتماعی و سلامت اجتماعی در دانشجویان امریکایی در سطح بالایی قرار دارد و همچنین مشارکت اجتماعی در میان دانشجویان ایتالیایی به طور مثبتی سلامت اجتماعی را پیشبینی میکند(به نقل از زکی و خشوعی،۱۳۹۲ ).
بسیاری از تحقیقات نشان دادهاند سطح بالای تحصیلات و افزایش سن سلامت اجتماعی فرد را بالا میبرند و این همسو با تحقیق(کار[۷۷]،۲۰۰۴) است که افزایش سن سبب افزایش سلامت اجتماعی را افزایش میدهد زیرا افزایش سن سبب خوشحالی در افراد میشود همین رضایتمندی فرد را از زندگی بالا میبرد( به نقل از باباپورخیرالدین، ۱۳۸۸).
پژوهشها حاکی از این هستند برخی عوامل هم چون جنسیت، وضعیت تاهل، میزان دریافت حمایت اجتماعی، سطح تحصیلات، وضعیت اقتصادی و اجتماعی و بسیاری از عوامل دیگر مثل نوع سبکهویت فرد که تحت تاثیر محیط زندگی و اجتماع به دست آورده است سلامت اجتماعی را تحتتاثیر قرار میدهند.
از جمله پژوهشهای انجام گرفته در ایران:
در پژوهش، باباپور و همکاران (۱۳۸۸) با عنوان نقش عوامل تعیینکننده در سلامت اجتماعی دانشجویان دانشگاه تبریز انجام دادند نتایج حاصل از داده ها نشان دادن متغیرهای قومیت، تحصیلات والدین و وضعیت اجتماعی – اقتصادی، تاثیری بر سلامت اجتماعی دانشجویان مرد مطالعه ندارد و همچنین بین دختران وپسران در هیچ یک از خرده مقیاسهای سلامت اجتماعی تفاوت وجود ندارد، یعنی جنسیت تاثیری بر سلامت اجتماعی ندارد.
زکی و خشوعی(۱۳۹۲) نشان دادند بین متغیرهای سلامت اجتماعی و مسئوولیتپذیری اجتماعی با تعهد اجتماعی و اعتماد اجتماعی رابطه مستقم و معناداری وجود دارد بین سلامت اجتماعی و بیگانگی اجتماعی نیز رابطه معناداری وجود دارد هر کدام از متغیرهای تحقیق(سن، تحصیلات، شغل، مهاجرت…..) به طور جداگانه با سلامت اجتماعی رابطه معناداری داشتند.
یافته های (سامآرا، ۱۳۸۸) نشان داد رابطه مستقیمی بین بین افزایش ناامنی اجتماعی و کاهش میزان سلامت اجتماعی وجود دارد همچنین شاخص میزان مشارکت اجتماعی مهمترین پیشبینی کننده توانمندسازی اجتماعی به دست آمد. نتایج تحقیق نشان داد سلامت اجتماعی به دلیل تأکید جذب افراد در چارچوبهای اجتماعی و پذیرش هنجارهای اجتماعی منجر به توسعه و گسترش تامین اجتماعی در جامعه میشود.
۲-۱۰-۲- پیشینه مربوط به سبکهای هویت.
برزونسکی و کاک[۷۸](۲۰۰۵) به این موضوع پرداختهاند تفاوت در سبکهای هویت ممکن است در چگونگی تطابق یافتن و سازگاری مؤثر دانشجویان با یک محیط دانشگاهی نقش دارند.بهترین حالت موفقیت در دانشگاه مربوط به دانشجویانی است که سبک هویت اطلاعاتی دارند زیرا سطح بالایی از استقلال تحصیلی دارند دانشجویان دارای سبک هویت هنجاری هرچند دارای اهداف روشن تحصیلی هستند اما استقلال و تحمل کمتری به سبک هویت اطلاعاتی را دارند دانشجویان دارای سبک هویت سردرگم – اجتنابی در غالب مقیاسهای روانی – اجتماعی به دست آوردند چون فاقد حس روشنی از اهداف فردی و تحصیلی هستند.
نتایج تحقیقات برزونسکی(۱۹۹۰) نشان داد برخی از نوجوانان و بزرگسالان میتوانند همه سبکهای هویتی را بروز دهند اما همه این سبکها در یک زمان برجستگی ندارند و در هر موقعیت بسته به شرایط موجود یکی از سبکهای هویتی را بیشتر بوده است(به نقل از سراجیخرم، معظمفر، ۱۳۸۹).
در پژوهش بیرامی (۱۳۸۹) با عنوان مقایسه سبکهای هویت و انواع هویت در دانشجویان دختر و پسر انجام داده است یافته ها نشان داد دانشجویان در هویت زود یافته و آشفته و هویت تعلیق یافته باهم تفاوت دارند. و یا در پژوهش دیگر توسط حجازی و همکاران (۱۳۸۸) در رابطه سبکهای هویت و تعهد هویت با خود کارآمدی تحصیلی انجام دادند یافته های حاصل از آن نشان داد سبکهای پردازش هویت به واسطه تعهد هویت بر خود کارآمدی تحصیلی اثری غیر مستفیم دارد واز طرفی اثری مستقیم ومعنادار با تعهد هویت دارند و تعهد هویت اثری مسقیم ومعناداری با خود کارآمدی تحصیلی دارد و نقش واسطهگری تعهد هویت تأیید شد .